در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۳/۰۳

تاریخ ایران یک

# تاریخ ایران 1

اگر از آدمهائی هستید که پز فرهنگ مردمی را می خواهید بدهید که روزگاری در محدوده ی مرزهای کشوری که اکنون جزء اتباع آن هستید زندگی میکردند از تعقیب این مقالات سر کیف خواهید شد!
(زمانی که عبارت فوق را نوشتم سودای اشاره به تمدن هفت هزار ساله‌مان داشتم که در فهم خطری پیش رو بی معنا شد) 


نمیدونم اولین بار از کجا با نظریات آقای پورپیرا آشنا شدم !
ولی باید بگم علارغم ایجاد احساس یک خلاء عمیق در وجودم اما گویا یک تناقض دیرین در وجودم دوباره سر برآورد.

این اثر در عراق یافت شده و شباهت بسیاری با اثار هخامنشی دارد
تعجب نکنید!

این تصاویر از فیلم شکوه تخت جمشید در هفت الی هشت سال پیش این تناقضها را به وجود آورد.
این تکه کوتاه از فیلم " شکوه تخت جمشید را ببنید"



سکانسهائی از عشایر منطقه که به عنوان وارثان آن تمدن به نوعی القاء میشوند در همین فیلم برای من اساسن نوعی دهن کجی بود از این دست سکنسها در فیلم شکوه تخت جمشید چند نمونه بود .



تا ایتکه با اندیشه های آقای پورپیرا آشنا شدم.
خوب حال ببینیم آقای پورپیرا چه میگوید:



نشد عجله نکنید!

اما این پور پیرا کیست؟

 فرض که آقای  پورپیرا یک عرب است با عقده ی سرکوب شده ی فارس نبودن که  با دستاویز قرار دادن چند نقص معماری در بنای تخت جمشید و به جای اینکه حقیقت بسیار باشکوه تر ورای آنچه میدانیم را بیان کند سعی در حقیر کردن ایرانی دارد!

در متن فیلم میشنویم :"تخت جمشید یک مجموعه ی حقیره "
یعنی چه که حقیره ؟
حقیر یک صفت علمی در باستانشناسی است؟
حال که ایشان اجازه دارند نظریه پردازی کنند من هم اجازه میخواهم فرض کنم ایشان از دولت مثلن عربستان پول گرفته تا غرور ایرانی را جریحه دار کند!

اما خوب ایشان عقده ای و مزدور ! چه میگوید و پاسخش چیست؟
صبور باشید و با من باشید و اگر میتوانید همکاری کنید تا پاسخی علمی و شایسته ی یک روشنفکر بدهیم!
حال او هر که میخواهد باشد ولی اگر اشکالاتش بی پاسخ بماند اصلن صحیح نیست.
با من باشید.


در رابطه با تاریخ ایران بخوانید : تاریخ ایران دو



هیچ نظری موجود نیست: