در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۲/۲۵

شادی در صدر جدول!


کل موضوع  شادی صدر در یک نگاه

از نظر من خانم شادی مانند تمام هم کیشانش مثل بن لادن ، احمدی نژاد و تمام کسانی که عقده ی شهرت دارند و غروری کاذب به دلیل ظرفیت بسیار بسیار کوچکی که دارند وجودشان را لبریز کرده عمل کرد و در یک رشته لااقل در صدر جدول قرار گرفت و  آن پر جنجال ترین وبلاگ نویس ایرانی می باشد.



تصور کنید چه کسانی هستند که سالها شکنجه و زندان را تحمل کرده اند و یا رئیس جمهور قانونی کشور بوده اند و اکنون در تبعیدند و چنین ملعبه ی دست سیاستمداران کشورهائی که پذیرای آنان هستند نشده اند که خانم صدر عمل میکنند.
خنده دار نیست که شهرت خانم صدر در حال حاضر در بین جوانان ما از آقای بنی صدر بیشتر باشد؟!
چرا باید ایشان مقاله ای (یک سوزن به آقایان) بنویسند و تمام مردان را بلاستثنا افرادی هیز و منحرف و حتی بدلیل ادعای تساوی زن و مرد فریبکار و پست تر از خطیب نماز جمعه ی تهران (به تعبیر ایشان) که مدعی رابطه ی بی حجابی و زلزله شده بودند(باز هم به تعبیر ایشان ، رابطه چنین مستقیم هم نبود) بدانند و نه آنهم بدون استثنا گفتنی که معمولن می شود استثنائاتی در آن قائل شد بلکه اینگونه:
"به من نگویید که می توان در ایران پسری تازه به سن بلوغ رسیده بود و بزرگ و بالغ شد، بی آنکه حداقل یک بار به زنان متلک گفت؛ بی اغراق، این بخشی از روند بزرگ شدن برای مردان در ایران است. تجربه ای که بدون آن، مرد ایرانی، مرد نمی شود! "
و بعد در حالی که شخص من اگر مدعی شوم روز خورشید در آسمان است و کسی بگوید آقا مرا از زندگی نا امید کردی و یا دیگری بگوید انسانیتم زیر سئوال رفت ! تربیت و نگاهم به گونه ای است که لااقل با حفظ مواضعم سعی در دلجوئی از آن شخص نمایم ، ایشان مطلقن خم به ابرو نیاورده اند که هیچ در مقاله ای چنین پاسخ عجز و لابه ها را دادند:
"عکس العملهای شدیدی که مردان فعال در عرصه مجازی، درباره مطلب من که با تیتر برانگیزاننده (provocative) “چه فرقی است بین امام‌جمعه تهران و سایر مردان ایرانی؟” در سایت مردمک منتشر شد، یک بار دیگر نشان داد که مردسالاری هست، همچنان هست، همچنان به همان شدت و قوت سابق از خود دفاع می کند، حمله می کند و یک روزه، کمپینی سراسری سازماندهی می کند. یک بار دیگر نشان داد که ما فمینیستها چه ضرورت مبرمی داریم برای برداشتن گامهای جدی تر برای مبارزه با فرهنگ مردسالار، گامهایی که مردسالاری را از یک مفهوم انتزاعی، تبدیل به موضوعی مشخص، با مصادیق عینی، روزمره و واقعی تبدیل کند و به قول معروف، بچه را به نامش بخواند."
و نام این جواب دندان شکن را هم گذاشتند : آب در خوابگه مورچگان (بفرمائید خود ببینید!)

ظاهرن ایشان بیشتر خوشحال میشوند که سوژه ای که محل درآمد ایشان است و به ظاهر برایش مبارزه میکنند روز بروز بیشتر شود.

بیماری های گوناگونی در این رفتار نهفته است که در شرایط عادی و در غالب یک وبلاگ نویس معمولی مهم نخواهد بود اما برای کسی که در ویکی پدیا از او چنین نام برده می شود :




صدر به عنوان وکیل حقوقی فعالیت می‌کند و عضو شبکه وکلای داوطلب است. در کنار آن بنیان‌گذار سازمان مردم‌نهاد غیر انتفاعی «راهی» ، از موسسان وب‌گاه‌های زنان ایرانی و میدان زنان، و از اعضای فعال کمپین «قانون ِ بی‌سنگسار» است و تلاش زیادی برای حذف سنگسار از قوانین ایران و پذیرشوکالت افرادی که به سنگسار محکوم شده‌اند کرده‌است. 

همچنین او عضو کمپین‌های «نه به طرح امنیت اجتماعی»، «تحصیل سهم من نیست، حق من است»، «نه! به لایحه حمایت از مردان در خانواده»، «دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاه‌ها»، «اعتراض به فشارهای غیرقانونی علیه فعالان جنبش زنان» و «مادر من، وطن من» و همچنین «منشوری از آن خود» (منشور زنان ایرانی) است.
چه باید گفت ؟
.به ظاهر نباید آنچه منظور نظر من میباشد پنهان مانده باشد با این حال کامنت زیر را که به زعم خودم باید تیر خلاصی باشد بروقاحت ایشان و حماقت طرفدارانشان و در ذیل پست آب در خوابگه مورچگان گذاشتم را بخوانید:



  انسان سکولار در (محل کامنت)

خانم صدر بعید است که مرا نشناسید.
منظورم شخصیت مجازی ام می باشد.
احتمالن با خود گفتید چرا تا بحال علارغم کامنتهای پی در پی در پست اصلی این جریان در این پست کامنتی نگذاشتم؟
اما واقعن من از دیدن این پست ناامید شدم و تصمیم گرفتم در اینجا یک کلام و آنهم کلام آخر را بگویم.
خانم صدر شما متاسفانه نه تنها به عنوان نماینده ی زنان و مردان ایرانی صلاحیت ارائه خودتان را به جامعه ی جهانی ندارید بلکه باید به سلامت روان شما که نسبت به این همه مرد و زن رنجور چنین گستاخانه بی اعتنائی میکنید شک کرد.
آیا اگر شما ذره ای درایت میداشتید نمیتوانستید از این خطا یک حرکت مثبت برای جنبش بسازید؟
خانم صدر شما خود بگوئید چه امیدی در دل ما زنده میشد اگر این پست چنین نوشته میشد؟
########
هموطنان عزیزم خانمها آقایان
بدرستی که همه ی شما میدانید که در حال حاضر وظیفه ای سنگین به عنوان کسی که محبت مردمم در نگاه شان به عنوان کسی که خدمات ناقابلش را از سر لطف مورد تفقد قرار میدهند بر دوشهای ضعیفم قرار دارد.
اما آنچه که به من نیروئی فراخور عظمت ملتم میدهد وظیفه ای ایست که من بعنوان کسی که لطف خدا شامل حالش شده و مانند سایر همرزمانم در بند رژیم ایران نیستم و توانسته ام برای استفاده از ظرقیتهای جامعه ی آزاد غرب به اینجا مهاجرت کنم در خود احساس میکنم.
اما بدون تردید سختی مبارزه و خاطرات تلخ بدکاری های رژیم و ضعفهای فرهنگی توده ای از مردم گاهی که با وقایعی مانند سخنان آقای صدیقی ترکیب میشود هرکسی را ترغیب میکندمسائل را یکبار هم شده به صورت یک واکاوی عمیق و و آسیب شناسی عمومی مورد نقد قرار دهد .
صادقانه اعتراف میکنم که گرچه منظور من از هم کاسه کردن همه ی مردان فقط اشاره به عمومیت داشتن موضوع نگاه مردان به زنان به مثابه ی یک پدیده ی صرفن جنسی بوده اما نوع نگارشم بحق ،هم باعث کدورت عده ی انصافن قابل توجه مردانی که با تربیتی صحیح شایسته ی لقب مرد هستند شده و هم بهانه ای بدست مخالفین جنبش زنان داده تا یک سره تمام مظلومیت زن ایرانی را منکر شوند.
به تمام دوستان و دشمنان یادآور میشوم که هر عقل سلیمی میداند تعمیم یک اشکال به همه ی یک مجموعه میتواند خود حجتی بر مشروعیت موضوع باشد و بی دقتی من در نگارش این مقاله ایجاب میکند که یادآور شوم براستی هستند کسانی که با رفتار شایسته شان کرامت زن را پاس میدارند و هم بسیارند مردانی که برای اعتلای مقام زن همپای ایشان می جنگند و من به هر دوی این مردان درود میفرستم.
#########
اما البته که اگر شما چنین کمالات و توانائی هایی داشتید کماکان در زندان بودید!
و متذکر میشوم که این فقط روش دیپلماتیک رفع رجوع بود و اگر واقعن منصف میبودید با مشورت کردن با چند انسان شناس و جامعه شناس بی پایه بودن کل ادعایتان را معترف می شدید.
ولی این همه مرید حلقه بگوش و خود باخته مرا از روزی که رژیم عوض شود و چون شمائی نسخه ی مونث احمدی نژاد رژیم انحصار طلب بعدی شود به وحشت می اندازد.
من در راه اصلاح همین حکومت تلاش خواهم کرد و اگر برفرض چون شمایانی جهت سرنگونی رژیم وارد کارزار شوید در سنگر جمهوری اسلامی جانم را هم فدا میکنم!!!


****************************************

برایم مهم است چند چیز را بعد از این کامنت رصد کنم :
1- آیا این نظر را خانم صدر پاک میکند یا نه ؟
2- آیا کماکان هیچ عکس العملی نشان نمیدهد؟
3- طرفداران ایشان چگونه عکس العمل نشان میدهند؟

میدانید دارم در مورد خوابیدن و خود را به خواب زدن صحبت میکنم.

هیچ نظری موجود نیست: