در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۷/۰۷

به اوباما



باراک حسین اوباما
مردی برای امروز یا مردی برای تمام فصول؟


رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا جناب آقای باراک حسین اوباما

صداقت شما ، نور امیدی بود ، در دل تمام انسان های شریف دنیا ، هنگامی که علارغم توصیه ی قضات ، در مراسم تحلیف ریاست جمهوری ،  عبارت "حسین" را در ترکیب اسم خود بکار بردید.

اندیشمندان اروپا ،که شما را انسان شریف و متعهدی یافته بودند و به نقش مهمی که می توانید برای نجات دنیا ،از چالش های پیش روی آن ایفا کنید ، آگاه بودند، با اعطای جایزه ی صلح نوبل، پیام مهمی برای شما داشتند.

پیامی که انتظار تمام انسان های شرافتمند از شماست،

 پیام اینکه :  وقت آن رسیده روش و استراتژی آمریکا عوض شود.

که  قدرت آمریکا باید صبر و تساهل بیشتری برایش ایجاد کند ، تا بواسطه آن با درک متقابل ،اجازه ابراز وجود به دیگران بدهد.

گرچه قطعا این  صبوری آسان نخواهد بود، چون جوامع در مسیر رشد اشتباهاتی هم خواهند داشت.

آنچه یک کشور را شایسته ی عنوان ابر قدرتی می کند، قدرت ، در تحمل دیگران است، نه قدرت ، در سرکوب دیگران.



هرگز منطقی نیست که بگوئیم، چون ما می ترسیم دیگران ، از قدرت خود سوءاستفاده کنند ، پس اجازه ی رشد به آنها نمی دهیم.

چنین روشی فقط ، حذف صورت مسئله است ، که راحت ترین روش برخورد با آن است ، اما هرگز پایدارترین نخواهد بود.

آنچه از امریکا انتظار می رود، تلاش برای ایجاد صلح در دنیا است.

صلحی که با کمک به رشد تعقل و دانایی در دنیا بدست آمده باشد، تا همه بواسطه ی درایت خود صلحی تضمین شده را، بدنیا هدیه کنند.
و نه صلح ی حاصل از سرکوب و عقب نگه داشتن ملت ها ، که هرگز پایدار نیست و در خود نفرتی ویرانگر دارد.

آمریکا می تواند با رویکردی خردگرایانه ، با کمک به رشد کشورهای عقب نگه داشته شده ی دنیا ،صلح و دوستی بکارد و امنیت جهانی و شایسته گی رهبری جهان را برداشت نماید و این درایتی مبسوط می طلبد.

میدانم که شما درایتی در خور امیدواری های ما دارید و جا دارد انتظار داشته باشیم که در عمل نیز تاثیر درایت شما را در سیاستهای خارجی ایالات متحده ببینیم.

ما با آگاهی از دشواری این تغییرات امید داریم آن خداوندی که ، تمام نعمتهای قابل تصور برای یک مرد را ، به شما اعطا کرده است در این کار هم شما را یاری دهد و همچنان که، انسانی، همسری و پدری خوب هستید ، رئیس جمهوری اثر گذار، تاریخ ساز و مردی برای تمام فصول نیز باشید .

این یک مسئولیت خطیر و پر چالش برای شماست مسئولیتی بزرگ که شجاعتی در خور نیز می طلبد.

باید توجه داشت که اکنون در مقطع خاصی از تاریخ قرار داریم و شما قدرتمندترین مرد دنیا هستید ، قدرت ایران میتواند بجای اینکه یک تهدید و عامل عقب افتادگی ملت خود و منطقه باشد ، باعث صلح و پیشرفت ، برای تمام جهان گردد و شما میتوانید با تسامح و تساهل ی که ، میتواند از قدرتمندی شما ناشی شود، این همگرائی سرنوشت ساز را ممکن نمائید.

هراس و نگرانی غرب ، از جهان اسلام ، کاملا قابل درک است و این تاکید مرا به رسالت شما ، بخصوص در این مقطع خاص، بیشتر می کند و در این مورد توجه ی مضاعفی، به ظرفیت عملی چهره ها و شخصیت ها ، جهت رسیدن به تفاهم با ایشان ، در جهت حفظ منافع کشورتان و دنیا می طلبد.

اجازه ندهید که سراب سرنگونی حکومت های دگر اندیش ، فرصت ها را از ما برباید و جایگزین حقیقتی مهم شود.

حقیقت لزوم تعامل سازنده ، با کسانی که مشتاق مذاکره و گفتگو با شما هستند ، که معنای صلح و دوستی ، گفتگو و مذاکره است نه تهدید و تحریم و تجاوز.

آقای اوباما 


زمان می گذرد و عده ای چه در ایران و چه در آمریکا ، نفع خود را در خصومت امریکا و ایران می بینند.

از طرفی دنیا در هر صورت تا مدتی با مشکلات اقتصادی گرفتار است و بعید است با نگاه محلی بشود این بحران را حل کرد .

این مشکل ، اتحادی جهانی می طلبد و در بحران ها ، یک دوست هم موهبتی است و یک دشمن هم معظلی .

و آنچه در آخر از شما خواهد ماند، تدبیر شماست ، در اینکه متاثر از انسانهای نادانی که سود خود را در کینه ها و دشمنی ها می بینند ، نبوده و شجاعانه در راستای آن چیزی که برایش جایزه ی نوبل گرفته اید قدم بردارید.

انتظار تمام انسان های آزاده ی دنیا از شما اینست.

ما را نا امید نکنید!

زمان در حال گذر می باشد!

نام مستعار (انسان سکولار) SECULAR_MAN تهران ایران خاورمیانه

در حاشیه:

آقای اوباما

قلب من تمایل دارد ، که ظواهر مشهود را نادیده بگیرد و شما را کماکان انسانی صادق و حق خواه بداند.

پس با این دیدگاه وظیفه ی خود می دانم ، شما را نسبت به یک غفلت بزرگ هشدار دهم.

 از شما می خواهم از مشاورین معتمد خود بخواهید ، که صحت انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران را، بررسی نمایند.
من در بین جامعه ی ایران زندگی می کنم ، به آمار نظر سنجی های کاملا مستقل دسترسی دارم و می دانم هرگز اختلاف بیست و چهار ملیون در مقابل چهارده ملیون رای قابل تقلب نبوده و نیست.

پس چون واقعیت آن نیست که باور دارید ، بدانید که بر روی یک اشتباه و بدتر از آن اگر آگاهانه باشد ، یک تهمت و دروغ ، استراتژی یک کشور بزرگ مانند آمریکا را  و نهایتا   دنیا را  بنا کردن خطائی فاحش است.

 تبلیغ و تمرکز روی این غفلت یا دروغ  قطعا کاشتن بذر پلیدی است ، که از آن فرجام نیک نمی توان برداشت کرد.

این یک انسان صادق و بی طرف ( حتی به عبارتی طرفدار شما ) است که این درخواست را از مردی بزرگ و شریف دارد.



بخشی از متن : ما با آگاهی از دشواری این تغییرات امید داریم آن خداوندی که ، تمام نعمتهای قابل تصور برای یک مرد را ، به شما اعطا کرده است در این کار هم شما را یاری دهد و همچنان که، انسانی، همسری و پدری خوب هستید ، رئیس جمهوری اثر گذار، تاریخ ساز و مردی برای تمام فصول نیز باشید .

۵ نظر:

ناشناس گفت...

واقعن باید تاکید شود روی این جمله :
آنچه یک کشور را شایسته ی عنوان ابر قدرتی می کند قدرت در تحمل دیگران است نه قدرت در سرکوب دیگران.
که البته این رویکرد نیاز به دگرگونی ریشه ای در سیستم کاپیتالیسم را طلب میکند!
همان تغییرکه شعار انتخاباتی اوباما بود.

ناشناس گفت...

استاد،
باز دوباره خواندم ، خیلی عالی است، بدون تعارف میگویم اینگونه نوشتن کار یک وبلاگ نویس معمولی نیست.

البته فضولی کردن را چرا ، همه بلدند از جمله این حقیر:
هرچند که آقای اوباما همه اینها را خود میدانند، اما شاید بد نباشد این تاکیدات برای حمایت و ایجاد اعتماد بنفس بهتر برای ایشان.
مثلان آنجا که تاکید دارد روی امکان مثبت بودن نقش ایران در شرایط بحرانی امروز، بهتر است عمیقتر شده و الگو بودن ترکیه و ایران را گامی در جهت قانونمند شدن جهان اسلام ارزیابی کنید.
و اینکه بنفع همه است که تند روی جای خود را به دیالوگ بدهد.

خیر پیش، برزو

ناشناس گفت...

استاد سکولار عزیز ،
تحسین میکنم قلمتان را که سزاوار توجه بسیار است، شرمنده ام که گاهن زیادی وقتتان را میگیرم، در واقع این حقیر فکر میکنم که زیاد به ادب و رسوم وارد نیستم، و کوتاه کردن کامنتم گاهن به روش صحیح صورت نمیگیرد. سخن کوتاه و پس با اجازه والبته با ذهنیت اینکه نظر این حقیر خیلی خوب میتواند وارد نباشد، چرا که اگر اختلاف نظری بینمان پیش آید، اغلب برایم روشن میشود که حق با شما بوده است.
و اما در مورد پاراگراف آغازی متن تان ، آنچه که در سطح علمی و دانشگا هی اروپا و احتمالن امریکا در نوشتن پاراگراف اول هر متنی توصیه میشود، ارایه ی آغازی مثبت / پوزیتیو برای جلب بیشتر مخاطب است ، البته شما این پیشنهاد را تا حدودی رعایت کردهید. اما اگر اجازه بدهید دقیقا به نکته ای کوچک احتمالی آن اشاره کنم:
آنروزی که شما هنگام ادای سوگند ریاست جمهوری ، علارقم توصیه ی برخی از قضات،
و یا شاید بهتر بود میگفتیم : علارقم توصیه ی بسیاری از قضات،
البته نکته ی مورد اشاره این حقیر به استفاده از صفت صادقانه بجای مصرانه بعنوان یک آپشن بود، همان پاراگراف اول.
البته اصرار دارم، ناگفته نگذارم هزار حسن این نامه را ...
بجرات میتوانم بگویم که شما یک وبلاک نویس برجسته هستید.

خیر پیش، برزو

انسان سکولار گفت...

برزوی عزیز

علارغمی که تفقد شما در تعریف از من در جامعه ی بدور از تقدیر و تشویق برای هر رهروئی اسباب نیرو و انگیزه است و از این بابت تشکر فراوان دارم

اما تفقد شما در اصلاح و نقد من مانند هدیه ای بعضا جاودان است

مثلا تذکر بجای شما در شروع مثبت با اینکه بطور غریزی مقید به آن بودم

اما به عنوان یک اصل دیگر ملکه ی ذهنم شد و از این به بعد در هر تعاملی تلاش می کنم مطلع آن خوشایند و مطبوع مخاطبم باشد و از این بابت تا آخر عمر مدیون شما هستم

ارادت فراوان

ناشناس گفت...

استاد،
شاگرد نوازیتان بس دلپذیر است که ...
اما من فقط یک نقل قول کردم یا همان کپی/ پست ، البته اینچنین سزاوار تقدیر نبودم، ولی خیلی حال کردم،مرسی.

اما استاد جسارت میکنم بگویم که همان پاراگراف اولی تان خیلی زیبا و کاملتر بود. چرا که به مثل فارسی ختم به خیر میشد، و طبق همان دروس متد هلندی که میگوید: پاراگراف اول باید خلاصه ای باشد از آنچه میخواهیم بگوییم.
پس کلمه ی " روشن " در آخر پاراگراف اول کلمه ای کلیدی بود و به شکلی حک شونده مکث کوتاه خواننده را بین پاراگراف اول و دوم را پر میکرد، و این پاراگراف اول را به مرواریدی آغازین که نویسنده را به سوی ادامه ی متن ترغیب میکرد.
حال اگر دوست داشتید کلمه ی صادقانه را به جای مصرانه بگذارید، فکرمیکنم که اصلاح خوبی باشد. اما متن تغییر کلی ندهید لطفآ، صمیمانه استدعا دارم.

با تشکر، برزو