در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۶/۱۲

وای اگر از پس امروز بود فردائی

 # ازدواج موقت
 # روابط زنان و مردان  مزدوج
 # قانون تحکیم خانواده
خدایا من میدانستم و میدانستم که میدانم
و میدانستم که موظفم که بگویم هر چقدر که صدایم نارسا باشد
از من قبول کن هر چند که بسیار دیر گفتم
که اگر عذر مرا در تاخیر گفتن حق نپذیری و بخصوص بخشش ات را شامل حال کسانی که میخواهند جلوی تدبیر تو را در برخورداری انسانها از حق مسلم خود بگیرند نکنی حقی که خودت با این غریزه برایشان ایجاد کردی و اگر آنها به اضطرار به فساد بیفتند آنگاه
" وای اگر از پس امروز بود فردائی"

ازدواج موقت مترقیانه ترین روش برای داشتن روابط جنسی
 قبل از آمادگی برای تشکیل یک خانواده
خانواده ای برای داشتن فرزند

موقت نه مجدد!!!


منظور من از ازدواج موقت نگاهی است
 که دختران جوان را تحت حمایت خود قرار دهد 
وگرنه محلی از بحث ندارد


اینجا وقتی صحبت از ازدواج موقت می شود فقط بحث مجردین است و نه ازدواج مجدد!


چه دلیلی بجز داشتن فرزند برای عقد دائم ازدواج بین دو شخص متصور است؟


آیا انسانی تر نخواهد بود اگر دو نفر الی الابد با هم باشند فقط به خاطر اینکه خود چنین دوست دارد و نه بدلیل اینکه مجبورند چنین باشند؟

آیا اگر انسانها بدلیل نیاز به بودن با جنس مکمل خود مجبور باشند تعهداتی ثانوی چون اداره ی یک زندگی و مسئولیت بچه را بدون خواست و آمادگی بپذیرند نتیجه آن همین چیزی که شاهدیم نخواهد بود؟





اگر ما برای انسان کرامت قائل باشیم او را هرگز شایسته به مصلحت هائی چون چشم و گوش بسته بودن و نا آگاهی از چگونگی کلیت وجود خود و دنیای روابط جنسی نمیدانیم!
مصلحتی سطحی نگرانه با منحصر کردن تنها تجربه ی وی به آنکه باید تا ابد فقط به او محدود بماند..


می گویند :



  • ازدواج موقت بد است چون برای لذت بردن است 
  • ازدواج موقت بد است چون باعث میشود دختران ما رسما دست خورده بشوند و دختر به ظاهر باکره دیگر نداشته باشیم
  • ازدواج موقت بد است چون دختران و پسران مان رسما و علنا جلوی ما میخواهند معترف به داشتن روابط بشوند 
  • ازدواج موقت بد است چون ما خودمان همه کار میکنیم اما در عین حال هم خودمان شرم داریم از این که حتی پیش خود به کارهایمان فکر کنیم و هم دوست نداریم دیگران نیز چنین بکنند و یا لااقل به رویمان بیاورند که چنین میکنند.
  • ازدواج موقت بد است چرا که ما خودمان تحمل کردیم و داریم توان آنرا پس می دهیم چرا حالا که ما برای تسکین عقده هائی ناشی از خویشتن داریمان نیاز به جوانان محروم از حق طبیعی شان داریم تا مفسده کنیم آنها را با امکان  برخورداری از یک رابطه ی مشروع و معقول و محدود به یک نفر از دنیای آلوده ی ما خارج می کنید(این دیگر زیاده روی بود می دانم معنا را دریابید!).
  • ازدواج موقت بد است چون ما فکر می کنیم همه ی انسان ها لایق تشکیل خانواده هستند و صلاحیت داشتن بچه را دارند و چون خودشان عقلشان نمی رسد بیایند دختران ما را به زنی بگیرند ما دخترانمان را در قفس می کنیم تا پسرها از فشار تمایل جنسی بیایند دختران ما را قبل از اینکه ترشیده شوند ببرند حال  اگر به مشکلی بر خوردند می رویم  طلاق دخترمان را می گیریم (دختر مطلقه خیلی بهتر از دختر در خانه مانده است آخر!!!)


چقدر میخواهیم گندمان را زیر فرش های ملون مخفی کنیم؟
کثافت دارد مملکت را بر می دارد و نماینده ی مجلس ما می گوید:
نباید هر چیزی که علنی باشد و اگر غیر رسمی انجام شود بهتر است.

راست می گوید چرا که اگر درست باشد آنچه می گویند و یا می بینیم که سر نمی توانیم بلند کنیم

سرپووش بگذاریم روی این که:


  • دخترانی زیر 16 سال بعضا برای یک جفت کفش همنشین مردان شصت ساله می شوند.
  • زنان شوهردار خود فروشی می کنند.
  • پدیده ی داشتن دوست پسر برای زنان مزدوج نه تنها قبح اش ریخته بلکه خانمها با چشم همچشمی در تصاحب پسران مجرد رقابت دارند(این پدیده را شوخی نگیرید و سیاه نمائی ندانید شاید این مسئله محدود به طبقه ای ویژه از افراد تازه به دروان رسیده و هویت باخته باشد اما مشهود است و جالب اینکه در شهرستانهای کوچک نیز فراوان دیده شده است).
  • برخی پسران مجرد بودن با زن شوهر دار را نه تنها مذموم نمی شمارند که دارای فواید و برتری های بسیار از انواع حالات روابط میدانند!!!
  • عده ی زیادی از جوانان ما به خصوص دختران از نداشتن روابط سالم جنسی رنج میبرند و دختران دچار انواع صدمات روحی و جسمی به خاطر ارضاء نشدن غرائزشان هستند.
  • ترس از ازدواج دائمی ابدی بخصوص پسران ما را از اینکه به مقوله ی ازدواج بیاندیشند منصرف کرده است.
  • نداشتن روابطی قبل از ازدواج امروزه یک عامل مهم اختلالات روابط زناشوئی است(توضیح آن خود جکایتی است اما رجوع کنید به کارشناسان و پست عروسی به سبک آلمانی ).
  • روابط دختر و پسر وچود دارد به طور کامل نیز وجود دارد و با کتمان آن چیزی عوض نمی شود جز اینکه از آنجا که موضوع بقدری مخفی است که گاها جز طرفین کسی خبر ندارد و شاهد تعدد پارتنر در این گونه روابط هستیم و هیچ حمایتی از افراد در مقابل اتفاقات احتمالی متصوره در این مسائل نیست.
  • محکوم کردن همه جانبه ی روابط قبل از ازدواج توسط جامعه و نبودن کانالی مشروع برای آن باعث شده که دخترانی که تن به این حق خود میدهند چون مجرمانی باید همواره شمشیر رسوائی خود را بالای سرشان ببینند و هر صاحب مدرکی از تمکین ایشان از فطرت خویش عملن قدرت باج خواهی از ایشان پیدا می کند که اغلب پارتنر دیروز است که خواستار روابطی بعد از ازدواج دختر است!.(شرط علنی نشدن ازدواج موقت بین طرفین میتواند هم مصونیت قانونی و هم اخلاقی برای طرفین در محفوظ نگه داشتن آن ایجاد کند و مردان در چنین تعاملی بسیار قابل اعتماد تر خواهند بود تا روابط افسار گسیخته).
  • چه زن و چه مرد بعد از ازدواج تازه به فکر شناخت روابط جنسی و متاسفانه تجربه های جدید می افتند.
بدانید که  ترجیح میدادم این مسائل را از من نشنوید اما مسئولیتی بر دوشم احساس میکردم و معتقدم نمیتوانم خود را انسان باشرفی بدانم اگر سکوت کنم. این هم باشد توشه ی من از ماه رمضان .

در ازدواج موقت علاوه بر خنثی نمودن عوارض فوق  این مزایا مرتبت است.

  • زنان و مردان بجای اینکه در دوران تاهل به صرافت تجربه ای متفاوت بیفتند این وسوسه ی متدوال را قبل از ازدواج از سر می گذرانند و آگاهانه و با دیدی باز انحصار روابط جنسی خود را در ازدواج دائم رعایت می کنند
  • زن و مرد با تجربه  روابط جنسی در قبل از ازدواج و در شرایطی که فارغ از پیچیدگی های یک ازدواج رسمی هستند و از آنجا که بخش بزرگی از انگیزه و توجه خود را به این امر معطوف میکنند میتوانند به شناخت و ایجاد احساسی بهتر از داشتن رابطه با هم برسند و در صورت تبدیل این ازدواج به دائم به مراتب زندگی بهتری خواهند داشت.
  • در صورتی که زوجین قبل از ازدواج تجارب دیگری از رابطه ی جنسی داشته باشند احتمال اینکه هر دو ایشان در بی اطلاعی و به تجربگی از نکات این موضوع مهم عمری را در ناآگاهی بسر برند کاهش می یابد .(توجه کنید که بعضی نکات روابط جنسی فقط در عمل قابل ادراک است و نمیتوان با آموزش تئوری به شخصی فهماند که آنچه او دریافت یک انسان از سکس میداند بخش کوچکی از احساسات آرامش بخش و تعالی بخشی است که همنوائی احساسی دو انسان غیر همجنس می تواند او را برخوردار از آن نماید.
  • شناخت طرفین از احساس جنسی اکتساب شده از زوج خود شناخت بیشتری جهت دائمی کردن این ازدواج ایجاد خواهد کرد از مهمترین نتایج داشتن یک دوره ی ازدواج موقت برای افرادی که مصمم به ادامه ی زندگی تا ابد هستند میتواند همین باشد.
  • شادابی و رشد ذهنی و روحی ناشی از داشتن یک رابطه ی جنسی سالم و بی دغدغه عامل مهمی خواهد بود در تکامل اشخاص و جامعه و خود کمکی است در آمادگی بیشتر در جهت ازدواج دائم.
  • احساس موقت بودن یک رابطه تمرکز افراد را در بهره بردن از وجود یکدیگر بالا برده و این دیدگاه در ارزشمند دانستن لحظات بودن با یکدیگر طی ازدواج دائم فرد نیز باقی خواهد ماند.

  • بطور کلی اگر ما برای انسان کرامت قائل باشیم او را شایسته به مصلحت هائی چون چشم و گوش بسته بودن و نا آگاهی از چگونگی کلیت وجود خود و دنیای روابط جنسی نمی دانیم و با منحصر کردن تنها تجربه ی وی به آنکه باید تا ابد فقط به او محدود بماند او را مقهور بی اطلاعی نمی خواهیم. انحصار ارتباط اگر آگاهانه باشد می تواند یک انتخاب باشد و نه امتیاز است و نه یک ضعف اما اگر با خواست شخص و آگاهانه نباشد هرگز ضمانتی بر مقید بودن  افراد بر حفظ آن نخواهد بود.

۴ نظر:

انسان سکولار گفت...

کمی در احوالات دختران مان دقیق بشوید خواهید دید که عزیزانمان چگونه پرخاشگر بی قرار و اغلب مبتلا به سردردهای مزمن هستند .

حال خرابی دارند ! چرا ؟ به چه دلیل؟
چون ما بطور کلی صحبت ازدواج که می شود با شصت سال سن از خجالت سرخ می شویم تا چه رسد به ازدواج موقت که معلوم است منظور تکمیل نصف باقی دین نیست و منظور آن کارهای بد است باید اجازه دهیم که غنچه هایمان نشگفته پرپر شوند؟
شما حاج خانم که هفده سالت بوده عروس شدی و تا بحال که نماینده ی مجلسی هستی برای خودت هنوز نمیدانی سکس چیست!
چگونه میتوانی حال دختری را که از سیزده سالگی شعله های غرایزش شعله ور شده و از زمین و آسمان تحریکات جنسی برایش می بارد و اکنون با بیست و پنج سال سن نه ازدواج کرده و نه برنامه ی خاصی برای آن دارد را درک کنی

ناشناس گفت...

من یکی که کاملا قانع شدم، اما فکر میکنم که مخالفان یا کسانی هستند که خودشان از سنشان گذشته است ، یا خیلی سنتی تعصبی و نا آگاهند و یا اگر تحصیل کرده باشند همان پزشکان ترمیم پرده ی بکارت اند.
برزو

solmaz گفت...

سلام
دلایل شما فواید و یا لزوم داشتن سکس پیش از ازدواج را توجیه میکند،نه ازدواج موقت را. شما باید بتوانید به کسی که متشرع نیست بگویید این نوع از رابطه چه تفاوتی با سکس آزاد دارد، که دست کم این مطلب بیانگر آن نیست. اما اگر داعیه ی شریعت دارید، همان یک اشارت که این فعل "حلال" است و سکس آزاد "حرام"، شریعتمداران را بسنده است. و باقی هر چه بگویند پرگوییست.
من هنوز فکر میکنم حتی عنوانِ "ازدواج موقت" از معنا تهی کردنِ ازدواج است، و این مضرتی است که نسبت به سکس آزاد دارد. و شما متشرعان باید پاسخگو باشید، اگر "ازدواج" و "خانواده" مفاهیمی تهی از معنا بشوند.

راستی، "دگر اندیش" یعنی چه، که من هستم؟ :)

انسان سکولار گفت...

دگر اندیش یعنی دوست عزیزی که جور دیگری می اندیشد و گرچه نظراتش مانند من نیست اما چون بر اساس منطق و عقل سخن می گوید محلی از اعتنا دارد و من جهت تعمق در مورد افکارش می توانم لینکی جهت هدایت مخاطبم به آنجا بدهم

تضارب آرا یعنی دقیقا همین و چه خوب است ما یاد بگیریم که بر آرایمان تا بدان باور داریم پافشاری کنیم نه با نشنیدن نظر مخالف بلکه با بحث منطقی و چون فهمیدیم که خللی در آن مشهود است آنقدر بر آن خلل تمرکز کنیم که یا کلهم وا شکافت و یا رفع شود


بعد هم ما حسابمان با متشرعان واقعی روشن است مشکل ما آنها هعستند که هر طور که دوست دارند احکام را اجرا می کنند

حکم سنگسار می دهند چون یهودی نفوذی هستند و ازدواج موقت را محکوم می کنند چون دوست ندارند دختر را چون یک انسان فرض کنند

حجاب را منتسب به قران می کنند چون در آئین آنها چنین آمده و هر کاری را می کنند و خود را شیعه هم می دانند.


اما من می گویم چطور به خودتان اجازه می دهید چنین امکان عقلانی و مفیدی را که کلام محکم خدا ست از جامعه دریغ کنید و فرهنگ احمقانه ی موجود را اصرار ورزید 

واما

"حتی عنوانِ "ازدواج موقت" از معنا تهی کردنِ ازدواج است"

یعنی چه؟