در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۲/۲۴

ای پورپیرای لعنتی!!!


کامنتهایم
مربوط به این وبلاگ
شاید طلسم سکوتم در مورد نظریات آقای پورپیرا در مورد جعلیات در تاریخ ایران با این کامنت شکسته شود

برادر عزیزم
من هم مثل شما سر خورده و مغموم شدم که تاریخ کشورم را پوشالی معرفی میکنند.
اما ایشان استدلالهائی دارند که من یکسال است دارم زور میزنم دفاعی بر آن بیابم و نه خودم توانستم و نه غیر از فحاشی جوابی دیدم.
شما هنوز جوانی و نباید گذشته و حتی خصوصیات اخلاقی کسی را به عنوان دلیلی بر رد برهانش بیاوری .
نقاط قابل تردید در نظریات ایشان را بزودی در مفاله ی مختصری که شش ماه است رویش کار میکنم خواهم آورد و ایشان در توضیح پاره ای از پدیدها نظریه پردازی کرده اند که در کار تحقیقی مجاز می باشد.
ولی خوب است با شناخت درست گذشته مان قدم های آینده را آگاهانه بر داریم و از همه مهمتر فحاشی نکنیم.

۱ نظر:

انسان سکولار گفت...

نظر دوست نویسنده ی وبلاگ مربوطه از جای دیگر منتقل می شود

سلام به شما دوست عزیز . واقعا در عجبم
واقعا.میدونی چرا؟ .من فکر میکنم در عصری زتدگی میکنیم که نفی ارمانها و ارزشهای پیشین شده نوعی وانمود به مدرنیته بودن.اینطور نیست؟

اما به چه قیمتی تا حالا با تمام تمرکز به حرفهای این اقا فکر کردید.وافعا توجه کردید .دوست عزیز کمی دقت کن کمی بیشتر کنکاش کن .ما فحاشی نکردیم به وبلاگ ذولاقرنین مراجعه کنید رد نظریات این اقا رو با استدلال محکم ببینید.کی دیگه جای بحث نمیزاره
در مورد مقالتون هم مشتاقم برای خوندن
ولی این ره که میروی به ترکستان است. موفق و مویید باشید.میلاد کریمی.www.amordad67.blogfa.com

۱۵ مهٔ ۲۰۱۰، ساعت ۱۱:۲۲