در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۲/۲۶

در صدر اولویت جهانی شادی ملت ایران

 کامنتهایم

بنده ی مظلوم خدا که بعد از یک عمر شکنجه و تحقیر و آزار جنسی چه در خانه و چه در راه مدرسه بعد از سالها هراس از مردان که هم در کوچه های خلوت گریبانگیرش بوده و هم در اماکن شلوغ اکنون که ناامید از همراهی مردان همگی پست ایرانی به غرب رفته ،دارد کم کم میفهمد که هیچ دولتی نه تنها علاقه ای  بلکه حق آنرا ندارد که منافع ملی اش را فدای وضعیت شهروندان کشور دیگری کند و از خیالات کودکانه اش می گوید:



###########################

از همبستگی و مسئولیت مشترک جهانی چه باقی مانده است؟ 

 شادی صدر

 وقتی از جامعه جهانی حرف می زنیم، از ساختاری به هم پیچیده صحبت می کنیم که نسبت به کوچکترین وقایعی که در هر گوشه از دنیا اتفاق می افتد، واکنش نشان می دهد و از آن متاثر می شود.
در این ساختار به هم پیچیده و مرتبط، تلاش برای تحقق حقوق بشر یک مسئولیت جمعی جهانی است.
منظور من از جامعه جهانی، تمامی نهادهایی که وظیفه مقابله با نقض حقوق بشر را دارند، از سازمان ملل و نهادهای مرتبط اش گرفته تا اتحادیه اروپا، دولتهایی که خود را طرفدار حقوق بشر و دموکراسی معرفی می کنند، سازمانهای بین المللی حقوق بشری، جامعه مدنی کشورهای مختلف، رسانه های جمعی و خلاصه همه نهادهای بین المللی، دولتی و غیردولتی است که به نوعی با مساله حقوق بشر رابطه ای دارند.

سئوال این است: اگر همین امروز، دولت ایران اعلام کند که به تمامی خواسته های جامعه جهانی در زمینه انرژی هسته ای گردن نهاده، آیا دیگر همه شرایط برای عادی شدن مناسبات ایران با جامعه جهانی فراهم خواهد بود؟ آیا اساسا مساله نقض حقوق بشر در ایران برای جامعه جهانی مهم خواهد بود؟ آیا استراتژی روشن و مشخصی درباره آن خواهد داشت؟ یا اینکه گفته خواهد شد هر وقت مساله هسته ای ایران حل شود، نوبت حقوق بشر خواهد رسید. شهروندان ایران در صف بایستند، تحت سرکوب قرار بگیرند و حقوق بنیادینشان هر لحظه نقض شود، مهم نیست،
ما دعوای مهمتری با ایران داریم، هر وقت این دعوا تمام شد، ممکن است نوبت به آنهایی که در صف ایستاده اند هم برسد!

چرا هیچکس به خود یادآوری نمی کند، دولتی که در مقابل دوربینهای شهروندان و افکار عمومی بین المللی، شهروندان معترض خود را در خیابانها کتک می زند، زخمی می کند و به قتل می رساند، آیا اساسا می تواند طرف قابل اعتمادی برای مذاکره بر سر موضوع مهمی مانند انرژی هسته ای باشد؟
همواره وقتی فعالان حقوق بشر از تحریم به دلیل نقض حقوق بشر صحبت می کنند، در دنیای غرب، همگان نگران کیفیت زندگی مردم در ایران می شوند؛ همانهایی که در زمان وضع تحریمهای اقتصادی به دلیل مساله هسته ای ایران، اساسا این نگرانی را مطرح نمی کردند؛ اما من می خواهم اینجا دو سوال را مطرح کنم.
سئوال اول این است: آیا اگر آمران و عاملان نقض گسترده حقوق بشر در ایران، نتوانند به کشورهای اروپایی سفر کنند، پولهایشان را در بانکها یا شرکتهای اروپایی سرمایه گذاری کنند، با دولتها یا شرکتهای خصوصی در دنیای غرب قرارداد ببندند و فرزندان یا کارمندان خود را برای پیگیری امور تجاری خود یا برای تحصیل یا برای تبلیغ سیاستهای خود و یا برای جلوگیری از فعالیتهای اپوزیسیون به کشورهای غربی بفرستند، کیفیت زندگی مردم در ایران پایین خواهد آمد. تعجب من این است که هرگاه فعالان حقوق بشر، درباره لزوم برداشتن گامهای موثر برای اینکه ناقضان حقوق بشر در ایران متوجه شوند همه جای دنیا برایشان امن نیست سخن می گویند، عده ای در کشورهای غربی فورا ادعای نگرانی برای کیفیت زندگی مردم می کنند

و اینجاست که سئوال دوم پیش می آید:

تعریف مورد توافق جامعه امروزی از کیفیت زندگی چیست؟ ایا کیفیت زندگی تنها نان و آبی است که آدمها می خورند یا شامل حس امنیت، حس آزادی، و خیلی ساده، دسترسی به اینترنت و اطلاعات هم می شود؟ آیا کیفیت زندگی شامل این موضوع هم می شود که نگران نباشی که در نیمه های شب به خانه ات بریزند و خصوصی ترین اشیا تو را به همراه خودت به جایی نامعلوم ببرند؟ آیا کیفیت زندگی تنها این است که قیمت مواد خوراکی یا بنزین بیشتر نشود و شامل دسترسی ازادنه مردم به رسانه های ماهواره ای بی ترس از اینکه امواج پارازیت بر سلامت و باروری شان اثر بگذارد نمی شود؟ نگران نباشید، بدون تحریمهای اقتصادی شما هم میلیونها ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند و آمارهای رسمی نشان می دهد که نرخ تورم در ایران 23 درصد است. روراست باشیم، آیا “کیفیت زندگی مردم در ایران” تنها بهانه ای خوش آب و رنگ برای فراتر نرفتن از صدور بیانیه های سیاسی در مورد تقض حقوق بشر در ایران نیست؟ بهانه ای که سرکوبگران را آزاد می گذارد و اقتصاد دولتی ایران را که من نامش را “اقتصاد سرکوب” می گذارم تقویت می کند تا بیش از این، با پول نفت، بدون نظارت و اختیار شهروندان، نرم افزارهای فیلترینگ اینترنت بخرد، تکنولوژی کنترل ای میلهای فعالان حقوق بشر را ارتقا دهد، سلاحها و تجهیزات دست دوم پلیسهای کشورهای غربی را وارد کند ابزار و تسلیحات پلیس، تلویزیونهای ماهواره ای خود را در کشورهای اروپایی علم کند و در همه روندهای نقض حقوق بشر، مصون و غیرپاسخگو باقی بماند.

  انسان سکولار در
باور نمیکنم که شعور ملت در حدی باشد که نفهمد هرچه بیشتر حکومت در فشار و انزوا قرار گیرد و موقعیت خود را بیشتر در مخاطره بیند خشن تر و گاردی کاملن بسته تر می گیرد.
در حالی که هرچه روابطشان بیشتر شود بهتر میتوان ازشان امتیاز گرفت که البته تصور اینکه آنها برای ملت ما امتیاز میخواهند کودکانه است!
از طرفی وقتی امثال شادی های صدر که چون خودشان با تمایلات انسانی مشکل دارند همه ی مردان را منحرف اعلام میکنند !!! نماینده ی ما باشند….
من میخواهم بدانم وقتی خانم صدر به محض اینکه یک بازداشت داشت و مدرکی برای ادعای کذب “من مبارز نستوح راه آزادی بودم “پیدا کرد رفت در ساحل امن نشست و بعد دولتهای اروپائی باید بیایند و برای ما مایه بگذارند و برای نهادینه شدن حقوق بشر در کشور ما بجنگند و یا از دلارهای نفتی صرف نظر کنند؟
البته تعجبی ندارد که این حرفهای کودکانه را از همان کسی که مقاله ی شاهکار سوزن و تکنگر و چای هورت کشیدن را نوشته !
نام کودکانه ی مقاله را بنگرید؟
از همبستگی و مسئولیت مشترک جهانی چه باقی مانده است؟
کدام همبستگی برای گرفتن ژست حقوق بشریشان دادن چند جایزه بی ارزش به شما کفایت میکند.
حیفم از آن امتیازاتی می آید که روزی جمهوری اسلامی به خیال اینکه شما چه ضرری به نظام میزنید به اینها میدهد تا سرتان را زیر آب کنند در حالی که اگر سایت شما را فیلتر نکنند و بلکه مطالب شما را رسانه ای کنند پنبه ی ارزشها و انحرافاتی که شما دم از آن می زنید یکسره بر باد میرود.
من مشکل شخصی با شما ندارم اما رفتار و کردار و گفتار شما را خطر بزرگی برای بلوغ ملت میدانم
  نیلو در
شادی
به مزخرفات این آدم های تا مغز استخوان مردسالار توجه نکن و با قدرت به راهت ادامه بده…
فکر کن! یک تعمیم ساده و این همه هیاهو!
و مقایسه شود با “همه زن ها کودن اند” “همه ی زن ها خاله زنک اند” همه ی زن ها رانندگی شان افتضاح است” همه ی زن ها ناقص عقل اند” “همه ی زن ها وراج اند” و……….. نتیجه گیری شود!
این ها دست و پا زدن های مردسالاری است و چون امثال تو در صف مقدمی تنوره ی دیو ! به تو بیشتر می رسد.
ثابت قدم و قوی باش خواهر جان!
  نیلو در
خوشم میاد بعضی ها هیچی هم که نداشته باشند از ” رو ” کم ندارند!! این همه مزخرفات رو در طول دو پست بفرستی روی کامنتینگ وبلاگ و البته حرف هایت در حد پاسخ شنیدن از صاحب وبلاگ هم نباشد و فقط جلز ولز کردن ها و کل کل های مردسالارانه باشد و باز هم جیـــــــــزجیـــــــزت تمام نشود…
شادی مگر چه گفت که جلزولزتان تمامی ندارد آقایان؟!!!!
  نیلو در
فکر کن یارو اومده توی پست قبلت از عبارت” زن ذلیلی” استفاده کرده!!!! یکی از اختراعات فرهنگ مردسالار در زمانه ای که زن ها به حد و حدودی که مرد سالاری برای شان تعیین کرده راضی نیستند و پا از حد فراتر می گذارند.زن ذلیلی در فرهنگ مردسالاری امروزی یعنی این که مرد ، زن را سر آدم حساب کند و نظرش را به حساب بیاورد!! یکی از نمودهای زن ذلیلی وقتی است که مرد طفلکی باید به حرف زن پتیاره ی جیغ جیغوی سریال آبکی تلویزیونی گوش بدهد و سطل آشغال را دم در بگذارد :) نادان موردنظر حتی نمی فهمد فمینیسم چیست و چه می گوید! فقط یاد گرفته یک مشت کل کل مردسالارانه را تحویلت بدهد که آی ضعیفه رویت زیاد شده ما مردها مهریه می دهیم و سربازی می رویم!! شما مفت می خورید و می خوابید! کار خانگی هم که اصلن به حساب نمی آید.البته گویا این نابغه متوجه شده امروزه کار خانگی به دلیل وجود وسایل خانگی مدرن ، کاری نیست و این فقط مردها هستند که وقتی از خانه بیرون می آیند با خیش و گاوآهن سر و کار دارند :)
مخالفان ات را می بینی شادی که از چه درجه از هوش و دانایی و منطق برخوردارند؟!
آن زن هایی هم که می ترسیدند مردانی که تا به حال منت بر سر زنان می گذاشتند و از حقوق این ضعیفه ها طرفداری می کردند سرخورده شوند :) هم خیلی موجودات جالبی بودند! بیچاره بودند و جالب! از این تریپ ها که:آقای محترم! آقای جنتلمن! به من زن ضعیفه ی بیچاره ی بی حقوق کمک کن!!! یکی نیست به این طفلک ها بگوید مردی اگر از ته ته دل به برابری زن و مرد اعتقاد داشته باشد نه برای اعتقادش منتی بر سر ما دارد و نه با یک تعمیم ساده(که خودش می داند اکثریت هم جنسانش همین اند) به مردانگی اش بر می خورد!! مثلن من با اوضاعی که هم وطنان نژاد پرست ام برای افغان ها درست کرده اند به شدت شاکی و ناراحت ام.همین چند روز پیش در یک وبلاگ یکی از افغان های ناراحت و زخمی همه ی ایرانیان را یک کاسه کرد و بست به فحش .من ناراحت شدم و گفتم عجب غلطی کردم از حقوق افغان ها دفاع کردم؟! خیلی ساده ست.شما یا به چیزی اعتقاد دارید یا ندارید و وانمود می کنید دارید!
این هایی هم که پریده بودند وسط و “وافمینیستا” سر داده بودند و سینه می زدند هم فوق العاده سرگرم کننده و بانمک بودند! فکر کن! تا همین چند وقت پیش فمینیسم در کنار تمام فرقه های منحط و ضاله:) قرار می گرفت و حالا عده ای از در دلسوزی در آمده بودند که بابا این ها فمینیست ها را خراب می کنند و فمینیسم این نیست و چیز دیگری ست :)
خلاصه که مملکته به مولا :)
  yek marde bozorg! در
نيلو جون مواظب باش زياد بخودت فشار نيار.يه بار ممکنه بترکي سقط بشيا… خيلي دلت پره مثل اينکه… خانم صدر ده تا طرفدار مثل تو داشته باشه ديگه نياز به هيچ دشمني نداره.کوچولوي بي عقلم دهنتو پليز شات آپ کن بزرگترا دارن حرف ميزنن اينجا.راستي نيلو جون چه حالي داري وقتي مي دوني کل ديه تو از يدونه بيضه مرد کمتره؟؟؟پس لطفا ميخواي چيزي بگي اندازه ارزشت بگو.
  انسان سکولار در
برای اینکه بدانید این قهرمان راه آزادی ما ملت بدبخت چه انسان والائی است .
لینک مربوط به وبسایت نیلو (کسی که سه کامنت پشت سر هم قبلی را مثلن در حمایت از خانم صدر گذاشته) را کلیک کنید و تو را به خدا نشوید نمونه ی لوکس همان هائی که به احمدی نژاد رای داده اند!
  نیلو در
چه بانمکه این شخصی که با اسم انسان سکولار پیام می گذاره!ببینم پسرم چرا ناراحت شدی و باز هم افتادی به خوار و خفیف کردن صاحب وبلاگ؟من که چیزی نگفتم. من فقط با زبان طنز از حماقت جماعتی مردسالار گفتم.تازه کامنت ام طولانی می شد وگرنه قصد داشتم از آن آقای آلت تناسلی محترم که تعداد اسپرم های شان را هم به رخ ما کشیده بودند بگویم و خیلی های دیگر…خوب واقعن هم طنزید و اصلن نمی شود به شما جماعت جدی نگاه کرد!
حالا شما که این جا رخت خواب ات را پهن کرده ای و از محتویات جمجمه ات مردم را آگاه می کنی و چند تا مثل خودت هم پیدا می شوند برایت هورا می کشند ،چرا مثل احمدی نژاد کم که می آوری چاخان می گویی؟ من کی وبلاگ یا وبسایت داشتم که خودم خبردار نشدم؟!
حرف را که به احمدی کشاندی من باید نظرم را در مورد این شخص هم بگویم حتمن! من همیشه گفته ام و این جا هم می گویم افرادی که ضد احمدی نژادند خودشان یک پا احمدی نژادند! به عبارت دیگر مردم ایران لایق بیش از احمدی نژاد نیستند.هر وقت یاد گرفتند یک انتقاد یا شکایت ساده را معقول و آرام پاسخ بدهند شاید بشود به گزینه ی بهتری برای شان فکر کرد.اما نه الان که مثل مغول ها هجوم می اورند به وبلاگ طرف و ان قدر از موضع تحقیر و تمسخر پاپی اش بشوند تا از حرف اش کوتاه بیاید …
در ضمن از محتویات جمجمه شما به اندازه کافی در دو پست پیش بهره مند شده ایم و قاه قاه نموده ایم.با این کمالات ات :) یک چیزی به اون نیمای نادان یا اون پیروز خنده دار و افراد مضحک ای که آن همه مزخرفات عمومردکی این جا گذاشته بودند هم می گفتی !
از این به بعد هم پسر خوبی باش و چاخان نکن خوب؟!!!
  نیلو در
جناب انسان سکولار! الان که یک مراجعه ی سریعی هم به وب پر محتوای تان کردم:) دیدم که شما به بیماری خودشیفتگی دچارید! فکر کن! طرف برداشته کامنت های پرباری:) را که در این جا و آن جا گذاشته توی وبلاگ اش جمع کرده! جان من مقادیری قربان خودت برو:) درضمن وب خیلی پرمحتوایی داری و به من هم سر بزن! البته من که روح ام از داشتن وبلاگ خبر نداشت اما چون شما می گویی من وب آن هم وبسایت دارم و با توجه به این که شما یک انسان سکولاری که امثال شادی صدر رو هم اصلن به حساب نمی آوری خوب حتمن راست می گویی :) پس به وبسایت نامرئی من هم سر بزن!
ببخشید خانم صدر.می دانم وبلاگ وزین شما جای این جور کل کل ها نیست ولی با بعضی افراد توخالی و پر ادعا طور دیگری نمی شود حرف زد.
  ناشناس در
لطفا ایمیلتون رو بدید
  انسان سکولار در
اگر خانم صدر که به نام نیلو کامنت می گذارند خیال کرده اند که من با اسم مجازی ایشان دهن به دهن میکنم کور خوانده اند.
واقعن خجالت داره خانم صدر حتی الان هم میتوانید قضیه را آبرو مندانه جمع کنید .
حتی اگر همان کامنت مرا عینن به نام خودتان منتشر کنید بخدا بهتر از این بازی هاست.
من ته دل آرزو دارم شما با یک برخورد مناسب امید در دل ما ایجاد کنید.
جه پدر کشتگی شخصی میتوانم با شما داشته باشم؟
من نگفتم شما نیلوی مجازی (مجازی شادی) وب سایت داری گفتم شما لینک اسمت بر می گرده به وبلاگ صدر پس چون هویتی نداری محتملن خود صدری!

  انسان سکولار در
متن کامنت نیلو خانم را با دقت بخوانید.
خانم صدر چند نشانه ی آشکار از نوشتن این کامنتها به اسم نیلو و عیان شدن شخصیت لومپن و …… چه بگویم.
به هر حال کار من دیگر تمام است .
من ادعائی ندارم که خوب و بد بودن وبلاگ من مهم باشد.
اصلن من این وبلاگ را برای استفاده ی امروز نمینویسم.
اگر این وبلاگ بتواند موثر باشد شاید پنج سال دیگر!
اما من تا جائی که لازم بود حرفم را زده ام و از حالا به بعد نمیتوانم مدعی بی طرفی باشم و چون موضوع به نوعی شخصی شده سایر دوستان اگر لازم باشد جواب شما را میدهند.
فقط امیدوارم به تلافی کامنت کسی را به پای من نبندید .
از نظر من موضوع صدر تمام شد.
 

هیچ نظری موجود نیست: