در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۹۱/۰۲/۱۰

اولین لرد جهان




داستان از آنروزی شروع شد که یکی از نیاکان ما که از سرما و گرسنگی در غار خود می‌لرزید انسان تنومند و بلند قامتی را دید که با زن و بچه‌هایش در حالی که از رعد برق و باران هراسناک بودند در ورودی غار ظاهر شدند

آنها وارد غار شدند و انسان ضعیف و گرسنه با نگاهی وحشت زده آنها را نظاره می کرد.

مرد قوی و خانواده‌اش آرام در گوشه‌ای از غار نشستند و دختر خانواده کمی غذا برای مرد گرسنه برد

صدای رعد و برق بسیار بلند بود و همه می‌ترسیدند اما مرد گرسنه آنقدر گرسنه بود که نمی‌توانست توجه خود را معطوف طوفان کند و با ولع خاصی تکه‌ی گوشت شکار را دندان می‌زد

خانواده‌ی مرد قوی متوجه‌ی تصاویر آهو و بزهائی شدند که مرد گرسنه روی دیوار کشیده بود و با خنده با اشاره به آن تصاویر با زبان ابتدائی خود به هم می‌گفتند که او به جای شکار واقعی تصاویر شکار را می‌کشد

مرد قوی برای تمسخر پرسید که این تصاویر را چرا کشیده‌ای و مرد گرسنه که دیگر گرسنه نبود گفت برای آنکه کشیدن این تصاویر باعث می‌شود اتفاق آن هم انجام شود

مرد قوی خندید و گفت پس یک خورشید بکش تا طوفان فرونشیند 

۱۳۹۱/۰۲/۰۷

نظارت خبرگان انتقاد از رهبری



من مدعی تئوری پردازی مکتب سکولاریسم به عنوان یک روشنفکر ایرانی هستم و علاوه بر آن به هیچ عنوان فرد مذهبی نیستم.

در عین حال نظام ولایت فقیه را در حال حاضر و احتمالا تا آینده ای نه چندان نزدیک بهترین سیستم حکومتی برای مردم ایران می دانم.


دلایلش را قبلا در مفالاتی گفته ام اما خیلی خلاصه باید بگویم یک رهبر مادام العمر برای هر کشوری یک موهبت بزرگ است چرا که اگر در راس یک کشور فردی با ثبات نباشد و اگر شخص اول مملکت در یک دوره ی محدود این مقام را داشته باشد و یا بقای حاکمیتش معطوف به رای مردم باشد آنگاه جریانات قدرتمند می توانند او را تحت نفوذ خود در بیاورند و آراء وی را با تبلیغات و جریان سازی تحت تاثیر قرار دهند و قدرت او را به چالش بکشند و طبعا چنین رهبری قدرتی ندارد و قدرت در دست جریانات مافیائی خواهد بود.

چیزی که مطلوب فراماسونری جهانی است تا براحتی دولتها را به اسارت بگیرد.

اما اگر این رهبر تعادل روانیش را از دست داد چه؟
اگر فاسد شد چه؟
اینجاست که مجلس خبرگان وارد عمل خواهد شد و او را عزل خواهد کرد.
آیا مجلس خبرگان می تواند در جزئیات اعمال رهبر تظارت کند و از او بازخواست نماید؟
خیر
قرار نیست مجلس خبرگان بر کشور رهبری کند و رهبر عملا بشود کارپرداز مجلس خبرگان
اگر قرار به این باشد دیگر رهبر به چه کار می آید مجلس خبرگان می شود مجلس سنا و رئیس جمهور اوامر مجلس سنا را انجام می دهد.
مجلس خبرگان باید هر زمان که احساس کرد که صلاحیت رهبر از میان رفته و او صالح نیست او را عزل کند.

حتی اینکه مجلس خبرگان بخواهد اخطار به رهبر بدهد که اگر تو این کار را نکنی عزل خواهی شد نیز غلط است.

اگر رهبر تصمیمی گرفته که از نظر مجلس خبرگان مردود است پس این رهبر فاقد صلاحیت است و باید عزل شود و اگر خبرگان به رهبر بگوید که فلان کارت غلط بوده درستش کن عملکرد خودش را زیر سئوال برده و خواسته اش قابل قبول نخواهد بود.

پس چه کسی باید به عملکرد رهبر نظارت کند و او را نقد کند؟
مردم

انتقاد از رهبر به معنای عدم اطاعت از وی نیست

ما باید یاد بگیریم که از رهبر کشور اطاعت کنیم حتی اگر شدیدترین انتقادات را به وی داشته باشیم

حتی اگر تمام مردم مخالف نظر رهبر باشند باید به جهتی که او دستور می دهد بروند

چون معنای رهبر داشتند این است

۱۳۹۱/۰۲/۰۱

حفظ سروری خویش


ببینید بعد از جنگ جهانی دوم چه اتفاقی افتاد؟

جهان به دو اردوگاه شرق و غرب تقسیم گردید

شرق هم هر چقدر که در کشورهای غیر متعهد منفور شده بود بماند خود نیز سیستم بسته ای داشت

همانقدر که از دسیسه های غرب مصون بماند

اما اردوگاه غرب آسیای خاور نزدیک خاور میانه و خاور دور را تقریبا در سلطه ی خود داشت نیمی از اروپا افریقا و آمریکای شمالی

خوب خوراک فکری مردم چه بود؟

اول در خاور میانه و خاور نزدیک ادیان ابراهیمی مانند اروپا و آمریکا اصل باور مردم بود
حال به خاور دور کار نداریم و نه می دانیم چه می گذشت به آنها و نه می توانستند صدای خود را به ما برسانند

خدای آنها از بودائیسم و هندوئیسم و همین خداهای ناشناس و غریبه برای ما تشکیل می شد و زبانشان هم غیر قابل فهم برای ما

ژاپن از قدرت مندان آن منطقه شکست خورده ی اختراع علمی دانشمندان یهودی (بمب اتم)  چین مقهور از کمونیست خود کرده و درونگرا از ترس خود

ما نه می دانیم حرف هیتلر و ژاپنی ها چه بود و نه می دانیم خدای آنها چرا توسط خدای ما که خدای اصلی بود نابود نمی شد

اما تمام مناطقی که تحت نفوذ ادیان ابراهیمی بود یک ریشه ی اساسی داشت

ابراهیم و خدای ناپیدای او که چون بت شکسته نمی شد

ساده لوحی است که فکر کنیم اسلام را هم همچون مسیحیت و بهائیت و بابیت آلوده ی برنامه های خود نکرده باشند

پس آنها تا عمق افکار بخش بزرگی از مردم عادی نفوذ کرده بودند و با دانستن رمز این افسون آنها را بر جهت دلخواه خود هدایت می کردند

جهان را هم با یک رقیب بی اکسیر و صد در صد مادی که اتفاقا دشمن رفاه و خدا  هم معرفی می شد به طرز نا مساوی تقسیم کرده بودند و از نظر قدرت نظامی با غنیمت گرفتن ثمره ی سالها تلاش علمی و تکنیکی  ژاپنی ها و آلمانی ها و منابع نفتی خاورمیانه و سایر نقاط دنیا دین و دنیای جهان را در ید خود داشتند

و معترضین خود را چون هیتلر و رضا شاه که من معتقدم ما در مورد او بسیار غافلیم را یا کشته و یا عملا حذف کرده بودند


می مانست فکر مردم به اصطلاح تحصیل کرده و فرهیخته ی عالم

اینجا بود که برای طبقه ی روشنفکر هم اکسیری ساز کردند فرهنگ و زندگی غربی

فیلم های آنچنانی کتاب های مصور برای کودکان ادبیات و نمایشنامه های ادیبان غربی فلسفه و حکمت غربی همه در خدمت همان اندیشه ی اصلی ادیان می آمد

اصالت سرمایه و سرمایه داری

کمونیسم می گفت انسانیت و انسان و غرب به اسم بشر و حقوق فردی آن در واقع ذهن ها را به گروگان گرفته بود فقط برای یک هدف

حفظ سروری خویش

۱۳۹۱/۰۱/۲۳

کهریزک


لازم دانستم که به این اصطلاح که در ادبیات سیاسی مخالفین داره حسابی تثبیت میشه برای ثیت در تاریخ یک توضیح الصاق کنم چون ما ایرانیها خیلی راحت برای اغراض سیاسیمون حق رو زیر پا می ذاریم و بعد از مدتی خودمون هم یادمون میره که برای رو دست زدن به رژیم بود که ما این تهمت رو به رژیم زدیم

چند نفری که در کهریزک بر اثر ضرب و شتم نیروهای پلیس و دادگستری (اصلاحم کنید اگر اشتباه می کنم) کشته شدند سیاسی نبودند بلکه اراذل و اوباش بودند (بقول متخلفین)
آیا من معتقدم که مردم از نظر حقوقی به دو گروه مردم عادی و اراذل و اوباش تقسیم بندی می شوند؟ خیر

آیا من معتقدم اینکه آنها به در عرف جامعه اراذل و اوباش خطاب می شوند ارزش جانشان از افرادی که مجرم امنیتی هستند کمتر است؟ خیر

آیا من معتقدم نبروی انتظامی باید در برابر خشم خود برای ناتوانی از کنترل نا امنی های اجتماعی که محصول سیاستهای کلی نظام مانند حجاب است با ضرب و شتم افرادی که ضربه خورده ترین و اصلی ترین قربانیان این سیاستها هستند با الصاق این برچسب که انها اراذل و اوباش افریده شده اند و با کتک و شکنجه درست می شوند در واقع وانمود کند که دارد کاری انجام می دهد و چون موضوع سیاسی نیست قصر در برود؟ خیر