در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۹۰/۰۸/۲۷

تشکر از اوپزسیون خارج کشور

ما واقعا از اوپزیون خارج از کشور کمال تشکر را داریم که برای آگاه کردن ما تمام تلاش خود را می کنند اما موکدا اعلام می کنیم
هیچکس که تابعیت کشور دیگری غیر از ایران را دارد حتی اگر در ایران حضور داشته باشد حق ندارد برای کسانی خط و ربط تعیین کند که هیچ جائی برای فرار کردن ندارند
این کمال نامردی است که عده ای در ساحل امن نشسته باشند و بخواهند قضاوت کنند که چی برای ما بصلاح است و چه نیست
اگر ما گرفتار نابخردی های ابلهانه هستیم فقط دلیلش این است که خودمون نمی توانیم حقوق خود را درست مطالبه کنیم و هر رژیم دیگر هم در ایران سرکار بیاید با این شرایطی که مردم ایران دارند قطعا به فساد و استبداد حتی به نظر من شدیدتر از جمهوری اسلامی کشیده می شود
آزادی گرفتنی نیست یاد گرفتنی است 
باید یاد گرفت که چگونه در غالب احزاب و گروه ها خواسته های خود را مطالبه نمود و وجود یک رهبر سیاسی مادام العمر در راس این نظام دمکراتیک لازم و حیاتی است و با توجه به مذهبی بودن مردم کشور اگر این رهبر مقام مذهبی نیز داشته باشد بسیار مفید خواهد بود پس یک گزینه بیشتر نداریم و آن خود سازماندهی فرهنگی اجتماعی و سیاسی است

در چهارچوب نظام ولایت فقیه و در همین جمهوری اسلامی هیچ اصلاحات و تغییراتی نیست که نتوان انجام داد و به زعم من بسیار سریعتر به نتیجه می رسیم اگر خودمان فرهنگ کار سیاسی داشته باشیم

۱۳۹۰/۰۸/۲۰

باید فورا غنی سازی را متوقف کنیم



حمله به ایران قطعی است در غیر این صورت مردم دنیا بر فروپاشی اقتصاد غرب تمرکز کرده و اگر وحشت از ورشکستگی عمومی شود و اعتماد کاذب به اقتصاد غرب از بین رود بناگهان دولتهای غربی ورشکسته و جوامع غربی دچار آشوب و هرج و مرج می شوند بنابراین آنها از یازده سپتامبر فقط دنبال هیاهو بودند و بس تمام این حرفها که ما در عراق شکست خوردیم و غیره کذب است و آنچه آنها در یازده سپتامبر ،جنگ افغانستان، جنگ عراق، حمله به لیبی و اکنون حمله به ایران دنبال آن هستند فقط انحراف افکار عمومی است


تنها شانس ما عقب انداختن این حمله تا آنجاست که غرب کاملا ورشکسته شود


آنچه آنها احتیاج دارند هیاهو و انحراف افکار عمومی است بنابراین اقدام تلافی جویانه ی ما هر چقدر که قوی باشد و هر چه که کاری تر باشد چون مردم را از موضوع ورشکستگی غرب منحرف و شانس بیشتری برای پیدا کردن یک راه حل به آنها می دهد و برای آنها مطلوب تر است پس برد آنها در به آتش کشاندن دنیا است


ما باید به هر شکل ممکن بهانه های ایشان مرتفع کنیم


ما می دانیم که موضوع غنی سازی ارونیوم برای غرب فقط یک بهانه است


اما اکنون این سئوال جدی مطرح است


آیا ما دنبال ساخت بمب اتم هستیم؟آیا بسرعت می توانیم به بمب اتم دست پیدا کنیم؟

اگر نه بهتر است فورا کلیه ی برنامه های غنی سازی خود را متوقف کنیم تا زمان بخریم و غرب بهانه ی کافی نداشته باشد تا فروپاشی آن قبل از حمله محقق شود چرا که تا آنها به بهانه ای که احتمالا حقوق بشر خواهد بود توسط عناصر خائن خارج کشور دست یابند زمان بیشتری سپری خواهد شد


اما اگر بسرعت به بمب دست پیدا می کنیم سئوال اینجاست


آیا واقعا یک عدد بمب می تواند برای ما عامل دفاعی محسوب شود؟


کجا می خواهیم استفاده کنیم؟


تلاویو؟ این که غایت آروزی غرب خواهد بود که ما یک بمب اتمی حتی در واشنگتن بیندازیم تا آنها را برای سی سال دیگر چنانکه بعد از اشغال سفارت امریکا بیمه کردیم آسوده خاطر کنیم

۱۳۹۰/۰۸/۱۹

نظام مطلوب سیاسی برای ایران چیست؟


نظام لیبرال دمکراسی امروزه ناکارامدی خود را بشدت نشان داده
با وجود نهادهای مدنی و دموکراتیک قدرتمندی که در کشورهای غربی وجود دارد اما بخوبی شاهدیم که چگونه نبودن یک رهبر مادام العمر و مسئول در این کشورها موجب شده هر رئیس جمهوری به جز مصالح کوتاه مدت مردم و بدست آوردن محبوبیت در بین مردم و گذراندن دوره ی خود بدون دردسر به چیز دیگری اهمیت نمی دهد


سرمایه دارن براحتی از طریق رسانه های قدرتمند خود نبض افکار عمومی را در دست گرفته و رئیس جمهورها را وادار می کنند که بر اساس منافع آنها حرکت کنند


سالهاست که غرب می داند اقتصادش ورشکسته است و دولتها مدام از سرمایه داران قرض گرفته و سپس این پولها را دوباره به جیب سرمایه داران که صاحب کارخانه های اسلحه سازی و تشکیلاتی که هیچ بازده ی اقتصادی و بهره وری مفید اجتماعی مطلوبی ندارد می ریزند


سرمایه دارها تمام صنایع و تجارتهای سود آور را از چنگ دولتها خارج می کنند و هر زمان که دچار مشکل اقتصادی می شوند دولتها را وادار می کنند که به آنها کمک کند و خود در تجارت سهام و دلالی و قرض دادن به دولتها میلیاردها پول به جیب زده و با حمایت از سیاستمدارانی که قول کاهش مالیاتها را داده اند از پرداخت مالیات فرار کرده و روزبروز حکومتها را مقروضتر و گرفتارتر می کنند

پس این نظام نمی تواند نظام مطلوبی برای ایران باشد


این عوارض در حالی است که به طور کلی فرهنگ کار گروهی و انجمنی در غرب وجود دارد اما توجه داشته باشید که در ایران که مردم هیچ وحدتی با هم ندارند چگونه در صورت نبودن یک مرجع قدرتمند می توان فضای سیاسی کشور را کنترل شده و جهتمند داشت