در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۱۰/۲۴

مقابله با ظهور منجی!

# تاریخ ایران
# آخرالزمان
# از دیگران



تصویرسازی از مردم ایران به عنوان کسانی که منتظر منجی هستند و ایجاد این باور که ایران حمله ای اتمی را بر علیه متحدین آمریکا در منطقه و بخصوص اسرائیل انجام خواهد داد آخرین قدم قبل از برداشتن قدم نهائی در سناریوی اشغال ایران می باشد که اینجا یک نمونه از آن را می بینید
نباید چشمان مان را به حقایق ببندیم حمله ی آمریکا به ایران برای ما بسیار خسارت به بار خواهد آورد و احمقانه است اگر چشم امید به آمریکا برای حل مشکلات خود داشته باشیم.

باید تا دیر نشده درک شود این دروغ پردازی ها در مطبوعات غرب برای چیست؟

فراموش نکنید که حمله ی آمریکا به عراق نیز یک بلف تلقی می شد

*************


چه چيزي احمدي‌نژاد را بر مي‌انگيزد؟
خلاصه

مطلب حاضر ترجمه‌ي مقاله‌اي است كه در شماره‌ي جديد مجله‌ي Good News Magazine چاپ شده است. اين مطلب به بررسي نيرويي كه باعث مي‌شود احمدي‌نژاد رييس جمهوري ايران در معادلات سياسي به مرد فاتحي تبديل شود پرداخته است. سپس به بررسي باور انتظار و تأثير آن در انقلاب ايران پرداخته است. و پس از آن مسأله اسراييل و سخنان احمدي‌نژاد در مورد نابودي آن را مطرح كرده و به بررسي نمونه‌هاي تاريخي اين اقدام پرداخته و رييس جمهور ايران را با هيتلر مقايسه كرده است. پس از بررسي تاريخي موضوع، نتيجه مي‌گيرد كه خداوند احمدي‌نژاد را محو خواهد كرد!!! و بدين وسيله مسيح بازخواهد گشت. آن گاه به مقايسه قدرت غرب و اسلام پرداخته و اسلام را جنگ‌طلب و شر معرفي كرده است كه نهايتاً در نبرد آرماگدون از بين رفته و مسيح بر زمين حكمفرما خواهد شد. با هم اين مطلب را مي‌خوانيم.  صفر حبیبی مشکینی




اصل مقاله را مي‌توانيد در اين آدرس بخوانيد:   http://gnmagazine.org/issues/gn65/ahmadinejad.htm



چه چيزي احمدي‌نژاد را بر مي‌انگيزد؟

Good News Magazine

رييس‌جمهور ايران مصمم به گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي است و اخيراً تهديد به محو اسراييل از روي زمين‌ كرده است. در غرب او را به صورت مردي‌ ديوانه مجسم مي‌كنند، اما تعداد كمي هستند كه به نيرويي كه پشت سر اين مرد پيروز است،‌ پي مي‌برند.



دركش سخت است، اما آيا پسربچه‌ي 5 ساله‌اي كه بيش از 11 قرن پيش ناپديد شده است، باعثي براي نبرد هسته‌اي بعدي خواهد بود؟

طرفداران اسلام شيعي معتقدند كه رهبري دين اسلام از محمد به دامادش و سپس در مجموعه‌اي از نوادگانش ادامه يافت. شيعه هر كدام از اين جانشينان را «امام» مي‌نامد كه معادل عربي «رهبر» مي‌باشد.

دوازدهمين اين امامان در سال (868) يا (869) ميلادي متولد شد. چند سال بعد، در سال (874)، بدون اين كه هيچ نشاني از او باقي بماند ناپديد شد، و پاياني براي دودمان محمد بود. شيعيان معتقدند كه اين پسر، يعني امام دوازدهم، زنده است، «زماني كه پنج ساله بود به ندرت در انظار ظاهر مي‌شد و دير يا زود ظاهر خواهد شد... تا جهان را از شر برهاند.» (ماتياس كونتزل، «فرزند انقلاب غلبه مي‌كند: اهريمنان احمدي‌نژاد»، نيو ريپابليك، 24 آوريل)

برخي او را مهدي مي‌نامند، كه به معناي «هدايت‌شده‌ي الهي» مي‌باشد. در جهانبيني شيعه ـ كه غالباً در ايران و عراق حضور دارند ـ «حاكميت مشروع اسلامي تنها با ظهور امام دوازدهم تحقق خواهد يافت.» همان گونه كه مسيحيان به انتظار دومين بازگشت عيسي مسيح براي تأسيس پادشاهي الهي در زمين هستند، مسلمانان شيعه در انتظار بازگشت مهدي هستند تا اسلام را غالب گرداند و آن را به عنوان تنها دين در سرتاسر زمين حاكم گرداند.



باورهاي شيعي، شكل‌دهنده‌ي ايران

از آن جايي كه بسياري از مردم در غرب مذهب را جدي نمي‌گيرند، بنابراين براي غربيان درك قدرت مذهب در خاورميانه مشكل است. در كشورهاي اسلامي، سياست و دين از هم جداناپذير هستند.

شيعيان براي هزار سال به طرز صبورانه‌اي در انتظار دوازدهمين امام بوده‌اند، اما اين انتظار حداقل در ايران رو به پايان است. در سال 1979 سرنگوني شاه ايران كه طرفدار غرب بود باعث ايجاد جمهوري اسلامي ايران شد، دولتي خداسالار كه در آن روحانيون تحت نظر آيت‌الله خميني قدرت را در اختيار گرفتند.

«خميني ... قصدي براي انتظار نداشت. او معما را به طوري كلي با معناي جديد ارايه داد: امام دوازهم تنها زماني ظاهر مي‌شود كه مؤمنان شر را در هم بكوبند. براي تسريع در ظهور مهدي، مسلمانان بايد از سستي و بي‌حالي بيرون آمده و بجنگند.»

تحت تأثير اخوان‌المسلمين مصر در دهه‌ي 1930، امام خميني با تعبير اخوان‌المسلمين در خصوص آن چه كه شر محسوب مي‌شد موافقت كرد، يعني، تمام دست‌آوردهاي مدرنيته كه مشيت الهي را با تصميم‌گيري فردي و ايمان محكم را با شك و ترديد و اخلاق سخت و محكم شريعت [حقوق] را با لذت‌هاي حسي جاي‌گزين كرد.

خميني معتقد بود كه در جهان هر چه بدي است از غرب، به خصوص امريكا است، و آن را «شيطان بزرگ» ناميد.

بزرگ‌ترين گروه شيعيان كه «اثني‌عشري‌» ناميده مي‌شوند، معتقدند كه اسلام بايد تا قبل از ظهور مهدي بر غرب غلبه كند. آن‌ها ايجاد هرج و مرج در دنيا را تكليف خويش مي‌دانند. پس از اين هرج و مرج برخورد تمدن‌هاي اسلام و غرب پيش مي‌آيد كه مستقيماً به بازگشت امام دوازدهم منجر خواهد شد.

به همين خاطر است كه رژيم تهران مايل به ورود در هيچ گونه توافق دايمي با غرب نيست. هر گونه پيماني براي زماني توسط رهبري ايران به بازي گرفته مي‌شود،‌ همان گونه كه احمدي‌نژاد در مذاكراتش با اتحاديه‌ي اروپايي اين امر را صريحاً به رخ كشيده است.

ماتياس كونتزل، نويسنده‌ي نيو ريپابليك مي‌پرسد: «چرا رييس جمهوري ايران بايد درگير سياست عملگرا و پراگماتيك شود در حالي كه فرض او بر اين است كه منجي در عرض سه يا چهار سال ظهور خواهد كرد؟»



ايران تهديد به نابودي اسراييل مي‌كند

يكي از اهداف احمدي‌نژاد نابودي كامل دولت يهودي اسراييل مي‌باشد. اما اين ديدگاه تازه‌اي در تفكر ايراني نيست.

در دسامبر 2001، هاشمي رفسنجاني رييس جمهور سابق ايران اظهار داشت كه «استفاده از تنها يك بمب اتمي در اسراييل همه چيز را نابود خواهد كرد». از سوي ديگر، اگر اسراييل با يك بمب اتمي پاسخ دهد، تنها خطري براي جهان اسلام خواهد بود. انديشيدن در خصوص چنان احتمال غيرعقلاني نيست.

به همين دليل رفسنجاني تحليل‌هاي سود و زيان ترسناكي را بر زبان راند. نابودي اسراييل بدون مواجهه با تاوان و تلافي امكان‌پذير نخواهد بود. اما، براي اسلام، سطح آسيبي كه اسراييل وارد مي‌كند، تحمل‌پذير است، تنها صد هزار شهيد يا بيشتر در راه اسلام.»

اسراييل كشور تقريباً كوچكي است كه ضرورتاً تنها با يك بمب هسته‌اي از بين خواهد رفت، در حالي كه جهان اسلام در كشورهاي بسياري در سه قاره پراكنده است. حتي اگر اسراييل با تمام زرادخانه‌هاي هسته‌اي خويش تلافي كند، به ندرت جامعه‌ي اسلامي مسلمانان در كشورها را به خطر مي‌اندازد، و آن‌ها را نابود نمي‌كند. اين ديدگاه رييس‌جمهور متعادل سابق ايران است.

رييس جمهور جديد ايران، محمود احمدي‌نژاد، بسيار تندرو است. در كنفرانس الهيات نوامبر 2005 او تأكيد كرد كه «وظيفه‌ي اصلي انقلاب ما فراهم كردن زمينه براي بازگشت امام دوازدهم است.»



تلاش شكست‌خورده‌ي قديمي براي نابودي يهوديان

اين اولين بار نيست كه يك رهبر قدرتمند براي نابودي يهوديان تلاش مي‌كند. هفتاد سال پيش آدولف هيتلر موفق به نابودي شش ميليون يهودي شد. اگر ايران موفق به حمله‌ي اتمي به اسراييل شود، دوباره جهان شاهد نابودي شش ميليون يهودي ديگر خواهد بود.

حتي اولين بار نيست كه يك رهبر ايراني براي نابودي اسراييل تلاش كرده است. حدود 2500 سال قبل بسياري از يهوديان در امپراطوري پارس زندگي مي‌كردند. در عهد عتيق (تورات) در كتاب «استر» ما شاهد گزارشي از تلاش براي نابودي يهوديان هستيم.

داستان در 484 ق.م در دوران سلطنت پادشاهي پارسي «خشايارشا» اول (465ـ486 ق.م.) اتفاق افتاد. نام خشايارشا در كتاب مقدس «Ahaseurus» مي‌باشد.

يكي از اسلاف او به نام «كوروش كبير»، در سال 539 ق.م. ‌بابل را كه يهوديان در اسارت به سر مي‌برند، شكست داد. بلافاصله پس از آن كوروش به يهوديان اجازه‌ي بازگشت به يهودا را صادر مي‌كند، كه البته اين سرزمين در امپراتوري او قرار داشت. بسياري بازگشتند،‌ اما برخي نيز بازنگشتند. (در واقع، در نتيجه‌ي اسارت يهوديان در بابل در 2600 سال پيش برخي يهوديان اكنون نيز در ايران زندگي مي‌كنند و امروزه تحت سلطه‌ي رژيم بنيادگراي اسلامي به سر مي‌برند.)

زماني كه همسر «خشايارشا»، ملكه «وَشتي»، از احترام او سرباز زد،‌ او را طلاق داد و سپس «استر» را كه يك يهودي بود به جانشيني «وشتي» انتخاب كرد. «استر» به وسيله‌ي عموي خويش «مردخاي» تربيت يافته بود. طبق گزارش كتاب مقدس، «خشايارشا» رييس‌الوزرايي به نام «هامان» داشت كه امروزه اين منصب را نخست‌وزير مي‌ناميم.

كتاب «استر» باب 3 آيه‌ي 2 مي‌گويد كه «به دستور پادشاه همه‌ي مقامات دربار در حضور هامان سر تعظيم فرود مي‌آوردند؛ ولي مردخاي به او تعظيم نمي‌كرد.» «هامان» پي برد كه مشكل تنها «مردخاي» نيست، اين تنها او نيست كه از اين كار سرباز مي‌زند بلكه تمام يهوديان نيز همان گونه رفتار خواهند كرد. (آيه‌ي 6) بنابراين تصميم گرفت كه تمام يهوديان را نابود كند.

پس از آن كه همه چيز سر و سامان يافت، «هامان» نزد خانواده‌ي خويش آمد و خانواده‌اش به او هشدار دادند كه در مقابل يهوديان نايستد. «زماني كه هامان موضوع را براي زن خود و همه‌ي دوستانش تعريف كرد، زنش و دوستان خردمند او گفتند: مردخاي يك يهودي است و تو نمي‌تواني در مقابلش بايستي. اگر وضع به همين منوال ادامه‌ يابد شكست تو حتمي است.» (استر، 6:13)

آن‌ها احتمالاً از وعده‌ي خداوند به ابراهيم در مورد او و اسلافش باخبر بودند: «آناني كه به تو خوبي كنند بركت مي‌دهم، و آناني را كه به تو بدي نمايند لعنت مي‌كنم.» (پيدايش، 12:3) از طريق «مردخاي» و «استر» خداوند يهوديان را از قتل عام خلاصي بخشيد.

«هامان» موفق به نابودي يهوديان نشد. با وجود اين كه هيتلر، تعداد زيادي از آن‌ها را كشت، اما در تلاش‌هاي خود براي قتل عام ناكام ماند. 

به همان ترتيب، هدف احمدي‌نژاد كه ريشه‌كني يهوديان اسرائيل از روي زمين است نيز شكست خواهد خورد.

خداوند سرانجام مردم يهود را از اين فرد خلاصي خواهد بخشيد همان گونه كه در بسياري از دوران گذشته نيز آن‌ها را خلاصي بخشيده است.

در متي 24:22 كلمات عيسي مسيح ـ مسيح واقعي كه به زودي به زمين باز خواهد گشت ـ را مي‌خوانيم: «اگر آن روزها کوتاه نمی‌شد، هیچ بشری جان سالم به‌‌ در نمی‌برد. امّا به ‌‌خاطر برگزیدگان کوتاه خواهد شد.»

عيسي مسيح در امور جهان مداخله كرده و بشريت را از نابودي خويش به واسطه‌ي جنگ هسته‌اي كه احمدي‌نژاد مسبب آن است نجات خواهد داد.


 نه تنها رييس جمهور ايران مي‌خواهد اسراييل را از صحنه‌ي روزگار محو كند بلكه مي‌خواهد همين كار را با امريكا و انگلستان (كشورهاي بي‌ايمان) انجام دهد، بنابراين اسلام بر تمام ملت‌ها فائق خواهد آمد.



طلوع اسلام، غروب غرب

امير طاهري،‌ سردبير اجرايي سابق روزنامه‌ي كيهان، بزرگ‌ترين روزنامه‌ي ايراني،‌ كه اكنون در اروپا زندگي مي‌كند،‌ در روزنامه‌ي ديلي‌تلگراف لندن در 16 آوريل اين گونه نوشت: «در تحليل‌هاي احمدي‌نژاد، ابرقدرت اسلامي در حال طلوع مزيتي قطعي بر كفار دارد. نيروي جنگي جوان همراه با جمعيت مسن اسلام چهار برابر بيشتر از غرب است.»

او خاطرنشان كرد كه پسران جوان شيعه ياد گرفته‌اند كه دو كيفيت را در خود توسعه دهند. «اولي «انتظار» است، انتظاري صبورانه براي بازگشت امام. و دومي «تعجيل» است، فعاليت‌هايي كه براي شتاب بخشيدن به ظهور مؤثر است.»

آقاي طاهري توضيح مي‌دهد كه تفكر احمدي‌نژاد اين است كه «بازگشت امام همزمان با جنگ آخرالزماني بين نيروهاي باطل و حق خواهد بود، و شر سرانجام شكست خواهد خورد. اگر كفار مزيت هسته‌اي خويش را از دست بدهند، در يك جنگ فرسايشي و طولاني از پاي درخواهند آمد، و در نهايت تسليم اسلام خواهند شد، كه البته اين گزينه‌ي بدي خواهد بود. و اين خود نشانه‌اي براي ظهور امام خواهد بود.»

او در خصوص برنامه‌ي هسته‌اي ايران اين را نيز گفته است كه:‌ «لحظاتي پس از آن كه احمدي‌نژاد «معجزه‌ي هسته‌اي» را اعلام كرد، مدير برنامه‌ي هسته‌اي ايران، غلامرضا آقازاده، از ساخت 54000 سانتريفيوژ براي غني‌سازي اورانيوم كافي جهت كلاهك‌هاي هسته‌اي خبر داد. او ادعا كرد: «ما در پي توليد انبوه هستيم.»

«نقشه‌ي ايران ساده است: يك بازي سياسي ديگر براي دو سال ديگر انجام خواهد داد تا اين كه بوش از كارافتاده شود، و از اتخاذ عملكرد نظامي بر عليه ملاها ناتوان بماند، در حالي كه خود به گسترش سلاح‌هاي هسته‌اي ادامه خواهد داد.»

« جمهوري اسلامي در حالي كه در انتظار حذف بوش است، تمام تلاش خويش را خواهد كرد تا منافع و جاي پاي خويش در منطقه را مستحكم كند. تغيير رژيم در كابل و بغداد وضع موجود در خاورميانه را تغيير داده است. در حالي كه بوش در پي تبديل خاورميانه به خاورميانه‌اي دموكراتيك و طرفدار غرب است، احمدي‌نژاد در پي آن است كه خاورميانه اسلامي و طرفدار اسلام باقي بماند.»

«ايران اكنون پس از ايالات متحده، حضوري قدرتمند در افغانستان و عراق دارد. او سوريه و لبنان را به مدافعان خارجي خويش تبديل كرده است، و به اين معنا است كه، براي اولين بار پس از قرن هفتم، ايران در ساحل مديترانه حضور نظامي دارد. در مجمع بزرگ سياسي [در ماه آوريل] تهران، احمدي‌نژاد مدعي شد كه كنترل بنيان اسراييل را در دست دارد، كه شامل نابودي اسراييل در يك طوفان خواهد شد، در حالي كه وعده‌ي كمك مالي به دولت حماس در كرانه‌ي غربي و غزه را مي‌داد.»

آقاي طاهري همچنين خاطرنشان كرد كه «تهران، شبكه‌ي سازمان‌هاي شيعي در بحرين، كويت، عربستان سعودي، پاكستان و يمن را فعال كرده است، و همزمان رابطه‌ي خود با گروه‌هاي بنيادگراي سني در تركيه، مصر، الجزيره و مراكش را آغاز كرده است.»

بنيادگراهاي اسلامي به صورت متنوعي بدون هيچ نقطه‌ي تضاد مؤثري از يك كشور به كشور ديگر پراكنده‌اند. آخرين كشوري كه تحت كنترل بنيادگراها در آمده است سومالي است، كه پايتخت آن موگاديشو در اوايل ژوئن به دست نظاميان افتاد.

اسلام جنگ‌طلب از آن چه كه انديشيده مي‌شود قدرتمندتر است و روز به روز در حال بزرگ شدن و افزايش آشفتگي در جهان است. در ميان طرفداران اسلامي شيعي، انتظار مهدي آن‌ها را در تب و تاب محقق كردن حوادث آخرالزماني نگه داشته است.

شيعيان در انتظار مسيحا هستند. كسي كه خواهد آمد. اما نه آن كسي آن‌ها تصور او را دارند و آماده‌ي ظهور او هستند.


۲ نظر:

ناشناس گفت...

جالب بود. ممنون

ناشناس گفت...

جالب بود. ممنون