در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۳/۲۵

ندای آزادی را از ندا سر دهیم




# جنبش سبز
# انتخابات 88
# ندا آغا سلطان
# نیروی انتظامی
 به طرفداران متعصب جنبش:
گرچه ماشین های تبلیغاتی غرب چنان شما را که چشماهیتان را خشم و نفرت بسته است فریب داده که احتمالا با چند بند این مطلب موافق نباشید ولی بیاید در نتیجه ی نهائی متفق گردیم
مکر این ماکرین دامن خودشان را خواهد گرفت








اجازه بدهید بگویم که من معتقدم آن چیزی که بازرگان میگوید یاد گرفتن است همین چیزهائی است که در واکنشمان نسبت به خانم صدر و یا ماجرای ندا اندک اندک باید یاد بگیریم.

جهت درک عرایضم مجبورم اندکی اعلام موضع بکنم.

1- جمهوری اسلامی با اندکی اصلاحات بر خلاف خواست قلبی من معقول ترین حکومت برای اکثریت مردم شیعه ی پشت سر پیشنماز محل نماز خوان ایران میباشد.(قصد تمسخر خدای نکرده نیست پیامش در احترام به روحانیت است).

2- انتخابات اخیر با کمال تاسف من با رای درست 24 ملیونی احمدی نژاد نتیجه داد.

3- جنبش سبز متاسفانه بر پایه ی دروغ تقلب بنا شد و ظلم بزرگی در حق دولت بود.

4 - ار انجا که اعتراض از مجرای قانونی بلانتیجه و منجر به تائید نتیجه قبلی شد و نهایتن رهبری هم نتیجه را تائید کردند اعتراض به آن عمل ضد ملی و آشوب طلبانه بود.

5- ندا آغا سلطان به هیچ عنوان فرد سیاسی نبود و فقط جهت تماشا با استاد موسقیش رفته بودند ببینند شانسی هست که به خیال خودشان جمهوری اسلامی سرنگون شود یا نه.


6- ضارب ندا بنا بر دستور که جهت کنترل تظاهرات اقدام به شلیک کور و ترساندن مردم جزو دستور کارشان بود بی هدف گلوله ای را شلیک کرد.
(من هم اگر مسئول بودم تر جیح میدادم با یک اسلحه کمری آشوب را بخوابانم تا با مسلسل).





7- فضای آنروز از طرف نیروهای انتظامی کاملا منفعلانه بود و مردم زیادی در حال فیلم برداری بودند.

8- از قضا گلوله رها شده به سینه ندا برخورد و بعد از پاره کردن ریه اش قلب یا رگ آئورت وی را سوراخ میکند.

9- آرش حجازی که دانشجوی دانشکده ی پزشکی در لندن بوده و مترجم انحصاری آثار پائولوکیلو نیز در ایران میباشد برای رتق و فتق امور انتشاراتی اش در ایران بسر برده و به اصرار دوستان در فاصله ی نزدیکی از محل کارش جزو تماشاگران است و دست بر قضا در چند متری ندا میباشد.

با دیدن حالت ندا و فریاد استاد موسیقی که وقتی فوران خون را بعد از صدای شلیک گلوله از سینه ی ندا میبیند فریاد میزند :"ندا تیر خورده" به دلیل روحیه ی پزشکی در عین حالی که از تکرار تیر اندازی از طرفی که صدای گلوله را شنیده نگران است و چند باری به آنجا نگاه میکند
خود را به بالای سر ندا رسانده و درست ترین کار ممکن را که مسدود کردن مسیر خروج خون است انجام میدهد.

10- خون که توسط قلب جوان ندا هنوز پمپاژمیشود به تمامی به جای برگشت به شبکه شریانی وارد فضای قفسه ی سینه شده و از آنجا که راهه خروج و سوراخ گلوله بسته است از سوراخ ریه وارد ریه شده و در عرض چند ثانیه از نای به حلق و دهان و بینی ندا رسیده و شروع به خروج از آن مسیر میکند.
هر پزشکی اذعان دارد که اگر ندا در همان لحظه در یک اطاق عمل با تمام امکانات متصوره ظاهر میشد امکان نجات وی وجود نداشت و این را آرش حجازی هم با دیدن فشار خروج خون از سوراخ گلوله و دهان و بینی ندا باید میفهمید اما بنا بر روش مرسوم و هیجانات صحنه باز هم به یکی از افراد حاضر میگوید که تلاش کند مسیر دهان مضروب را از خون تمیز و باز کند .


11- از طرفی دو الی سه نفر در حال فیلم برداری بودند و از این جریان فیلم تهیه میکنند.

12- بعید است که ندا از زمان شلیک گلوله تا مرگ حتمی بیش از ده دقیقه زنده مانده باشد و این مسئله برای هر کس مکتوم بوده باشد برای دکتر آرش حجازی مانند روز بدیهی بود.(ده دقیقه زمان مرگ مغزی می باشد وگرنه ندا حداکثر بیش از یک دقیقه هوشیاری و وضعیت قابل برگشت نمی بایست داشته باشد (البته اینجانب این مطالب را بر اساس برداشت خودم می گویم)

13- از طرفی سرو صدای ناشی از فحاشی و هیجانات مردم جمعی را از قضیه آگاه و ضارب را در میان مردم غافل گیر کرده و مردم تعرضاتی نسبت به وی کردند.

14- ممکن است شخص مطرح شده در اینترنت ضارب نبوده باشد اما بیان عبارت " من نمیخواستم بکشمش "بسیار تامل بر انگیز است .
دو شاهد معتبر استاد موسیقی و پزشک و مترجم مطرح برای من کفایت میکند.

15- آرش حجازی محل به قصد محل خود ترک میکند و استاد موسیقی با یک اتومبیل جنازه ی ندا را به بیمارستان میرساند.


16- فیلم بردار که به اینترنت تسلط داشته فورن فیلم را در محل مناسبی که میتوانسته سریعا رسانه های تشنه ی غرب را برای انعکاس گزارشات ایران اندکی سیراب کند آپلود کرده و به دنیا مخابره میکند بدون اینکه حتی تصور انعکاس اینچنینی این واقعه را در جهان داشته باشد.

17- زمان خاص شرایط خاص تصاویر خاص حالت جان دادن ندا و چهره ی معصومانه وی به عنوان یک دختر جوان ارزش خبری این کلیپ کوتاه را هزاران برابر میکند.

18- دنیای رسانه ی غرب که دشمن درجه یک خود را در معرض متاثر کردن از این اتفاق میبیند با هیزمی که ضد انقلاب خارج کشور بر آتش این خرمن می افزاید چنان هیمنه ای از انعکاس جهانی این رویداد ایجاد میکند که رژیم ناگهان دچار شک و حیرت میشود.




19- باقی ماجرا را بهتر میدانید اما به نظر من زبونی و ضعف رژیم در ساختن چنین سناریو های کودکانه ای در تاریخ ثبت و اسباب ننگ گویندگانش خواهد شد در حالی که ضارب به دستور عمل کرده و باید در حمایت دولت به جای امنی برده میشد و دولت ضمن پرداخت خسارت به خانواده ی ندا مسئولیت این حادثه را با گردن افراشته قبول میکرد.

20- حال دولت باید تصمیم بگیرد که تا افتضاح کامل بر سر ظلمی که به ندا و خانواده اش و آرش حجازی میکند بماند و لحظه بله لحظه هزینه اش را بیشتر کند و یا اینکه مانند قتلهای زنجیره ای تخم این جریان سعید امامی وار که دارد با روشی این چنینی عملن تمام نظام را به قهقرا میبرد از ریشه برکند و عوامل طرح و عنوان چنین ادعای مضحکی را مجازات کند و به مامور بسیجی مدال افتخار نیز بدهد.


من معتقدم از همان روز مطرح شدن اولین سناریو که استیفای خون ندا از اهم واجبات کشوری و ملی است چرا که تا بحال چنین توهینی نسبت به شعور ملت ایران سابقه نداشته است.

تردید ندارم که اکثریت خوانندگان چنان تحت تاثیر تبلیغات رسانه های غربی قرار دارند که چند بند اول این نوشتار را نمپذیرند اما در بند آخر امید است همه اشتراک نظر داشته باشیم و انتخاب راه را توسط دولت به انتظار بشینیم و ببینیم تا چه حد حاضر است برای یک موضوع کوچک هزینه بدهد.
ما تا عذر خواهی تمام مدعیان این حادثه که تهمت دروغ به ندا و آرش بسته اند نباید ساکت بمانیم و بدانیم اگر زمانی که مهندس بازرگان را با پس گردنی از تریبون مجلس پائین کشیدند مفتضح شده بودند ما اکنون اینجا نبودیم.


هیچ نظری موجود نیست: