در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۷/۱۲

چیه آقایان دردتان آمده؟


# جنبش سبز
# برخورد با معترضان

داشتن صداقت و هوشیاری از خصوصیات  یک سیاستمدار خوب است
موسوی کدام را ندارد؟



(باشد که پیام این نوشته بدرستی به گوش دولتمردان رود!)

چیه آقایان دردتان آمده؟ 

خود را برنده ی و صاحب یک انتخابات بیست و چهار ملیونی می دانید و سخت است که خود را چنین مفتضح شده می یابید؟

حق دارید حق دارید 

دنیا خائن به رای ملت می شمارند شما را؟
تا دختر بچه ی ترکیه ای که غم حجاب داشتن دارد شما را خائن به رای ملت می داند

می دانید یعنی چه؟

می دانید خائن به رای ملت بودن یعنی چه؟
از دزد سر گردنه ، از قاتل بالفطره ، از فاحشه ای خیابانی (که صد شرف دارد ) از کافر حربی بودن بدتر است

اما از آن بدتر می دانید چیست؟

دزد شعور ملت بودن 



مگر این مقام چه دارد؟

آنهم در ایران که تو امیر کبیر و مصدق هم باشی
 یا به خفت در حمام رگ می گشایند از دستت
 یا در عزلت در احمدآباد زنجیر می بندند به پایت؟


پس چگونه است که برای ماندن در مصدر و ماندن در راس این فحش خوردن ها تن به ترجمه کردن نام ها می دهید؟

دردتان آمده آقایان ؟ 

حق دارید

اما بفهمید از کجا خورده اید

بفهمید

آن حماقتی که در مردم می خواهید گویا در خودتان هم تبلور یافته
چنگ و دندان به سران غائله ی سبز نشان می دهید؟
سگهایتان پوز بند رها شده از بی قراری می خواهند قلاده از دست شما بدر آورند؟
آری چه دانید که آنها دست آموز کسانی هستند که هنوز ادامه دارد بازیشان و شما هنوز هم نمی فهمید
مرا باش که فکر می کردم شانی پیدا کرده اید که در مقابل این اعتراضات صبوری می کنید
و یا عقلی البته

مرا ساده لوح را باش

نگو آقایان از جانشان می ترسیدند و چون خود را باز یابند تازه به قولی سی سال خود را بیمه شده می یابند و می خواهند راه رفته را دوباره به پیمایند زهی خیال باطل
جنبش سبز عضو جدید می خواهد از مخالفین سابقش



شما نمی فهمید آقایان شما نمی فهمید
آقایان!
بروید ببینید چگونه شد که مردم رفتند به احمدی نژاد رای دادند آمدند گفتند "رای من کو؟"
بروید علت این درد را بیابید
بروید ببیینید این ملت شهید پرور حقگو و حق مدار چرا چنین ریا کار و دروغگو ظاهر شدند؟
به سران غائله ی سبز چنگ و دندان نشان می دهید؟
آنها که خود قربانیان این ماجرا هستند
پس چگونه دشمن بدین آسانی شما را چنین خوار کرد؟
چگونه ملت چنین متزورانه شما را بازی دادند؟
نمی دانید چرا ؟

از بزرگشان یاد می گیرن!

مگر فراموش کردید در راستای حق باید تقیه کرد؟
مگر فراموش کردید در زمانی که رئیس جمهور محبوب مردم در جبهه می جنگید چگونه شما در تهران زیر پایش را خالی می کردید؟
مگر فراموش کرده اید در روز عاشورا از راه انداختن کارناوال شادی هم برای تخریب وجه ی رقیب خودداری نکردید؟
مگر فراموش کردید چگونه نامها را ترجمه و مقتول را قاتل معرفی می کنید؟
مگر برای شما تهمت قتل زدن به انسانها از آب خوردن آسان تر نیست؟
نکند خودتان باورتان شده این افسانه های ساخته و پرورده ی دشمنان تان را که از روی بلاهت مبلغ آن هستید؟
واقعا فکر می کنید آنگاه که بزرگ تان می گوید انشتین نامه ای برای عرض بندگی برایم فرستاده
آنان که از شگفتی چشمانشان را گرد می کنند باورشان شده؟

آنها از حماقت شما تعجب می کنند و چون شما را چنین گستاخ و نادان به فهمشان می یابند می خواهند شما را مقهور جهل خودتان کنند
پس از چه تعجب می کنید ؟

از چه؟

چگونه انتظار دارید دروغ و ریا بکارید و راستی و درستی برداشت کنید؟

چگونه؟

آنهم در حالی که درستان و پاکان و مردم نیک این دیار را به روی مین رهنمود شدید و آنها که ماندند قلب زود باورشان را چنین شکست اید

نکند آن حمق ی که در مردم می یابید در خودتان متبلور شده است؟



۹ نظر:

borzu گفت...

فکر میکنم که ایشان علاوه بر این دو صفت ، بصیرت هم ندارند وگرنه اگر کمی تامل کرده بودند به این که که گیریم این جنبش براندازی به نتیجه نرسد، شانس دوره های بعدی انتخابات را چگونه میتوان حفظ و بزرگتر نمود. امروز نیازی به بیانی شومصدم نبود . علم سیاست کمی پیچیده تر ازعلم نقاشی است و گاه نیاز به پیش گویی و تحلیل درست با در نظر داشتن همه ی جوانب است، مثل بازی شطرنج !

و اما استاد عزیز، آیا مخاطب این متن فقط یکنفر است ، البته میدانم لطفش به رمز گشایی متن است ، اما پس از تلاشهای مستمر و بی حاصل این حقیر خنگول لطفآ یک راهنمایی کوچک بفرمایید:
" تن به ترجمه کردن نامها میدهید" اشاره به چی و کی است؟
مرسی

انسان سکولار گفت...

برزوی عزیز

شما بگو اصلا منجر به براندازی می شد

اولین کسی که به دار مجازات آویخته می شد خود بی توجه اش بود!!! نبود؟

چون بقیه که فرار می کردند

آدم باید لحظه ای فکر کند ببیند چرا این اتحاد بی سابقه بین مخالفین نظام به وجود آمد؟

آیا ایرانی از این گذشتها دارد ؟
اگر دارد چرا جمهوری اسلامی را نبخشید؟
راستی یک نازی از این جمهوری اسلامی بخرید بلکه آشتی کنه جواب ما را بدهد مثل اینکه قهر کرده (اشاره به پست " جمهوری اسلامی جواب بده").

بهر حال دیگر تکرار حوادث گذشته بی خردی است (پست "آخرین شانس" را دیده اید؟)

حال بگوئید این مهدی کلهر چه هیزم تری به شما فروخته که چنین دائما می خواهید بحثش را پیش بکشید ؟

راستی چه ماجرائی دارد ؟ قطعا حکمتی در آن است!

ارادتمند

borzu گفت...

دوست گرامی،
خسته نباشید، خوش به حالتان که اینقدر فراغت دارید برا ی اینگونه فعالیتهای ارزشمند و البته استعداد و نبوغ .
آخرین شانس را پیدا نکردم، باور کند خیلی جستجو کردم، اما نشد. لطفآ راهنمایی کنید.
اشخاصی مثل کلهر و خیلیهای دیگر البته، گوهرهای ارزشمندی هستند که در تاریخ این سرزمین بهر حال نامی مورد احترام از خود بجای میگذارد.
میگویم بهر حال، از آن نظرکه خدمات ایشان به جهت سازندگی و پیشرفت این کشور بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
به از شما نباشند.
و دیگرانی را حتمن نباید فراموش کنیم ارج بگذاریم، مرتبط با کامنت شما استاد ادبیات فارسی محمود دولت آبادی که در پیامی به اعتراضات فرمودند:
دوستان به مقوله ی " اهم فی الاهم" عنایت داشته باشید... (نقل ذهنی)
زیادند خوشبختانه!

borzu گفت...

انسان سکولار محترم،
لطفآ درصورت امکان اطلاعا تی در مورد عکس این پست درج بفرمایید.
تاکید دارم برای اینکه به هنری بودن این عکس اشاره کنم! کار خودتان است؟

هماهنگی سرفصلهای تاریخ امروز در حدفاصل چشمانی وحشت زده!
که این پیام را چند بارتکرارمیکند و اشاره به بی لیاقتی یک مدعی رهبری سیاسی کشور.
اشاره به اینکه سیزده میلیون رای میراث پدر نیست، این سیزده میلیون رای میتوانند ترجیح دیگری را انتخاب کنند.

با تشکر و ضمن ابراز اخلاص و ارادت

انسان سکولار گفت...

برزو جان

دوست خوبم

امیدوارم این همه تعریف از من نهایتن شما را آبستن یک انتقاد بی رحمانه نکند(معمولا این اتفاق برای انسانهای واجد زمینه ی تمجید می افتد که مورد نقد بی رحمانه واقع می شوند)ه



اما می دانید که امروزه نرم افزارها کار ایجاد تصاویری که روزگاری ساعتها وقت برای ترسیم آن لازم بود در عرض چند دقیقه را فراهم نموده اند

فقط شما باید کمی ذوق و حرفی برای گفتن داشته باشید و دلی برای فحش شنیدن البته

گرچه حرف حق جوابی ندارد

و این شانس من است که دوست همدلی مثل شما دارم وگرنه با اطرافیان مشکل نظری در موردمسائل سیاسی دارم

قدرت رسانه های بیگانه بسیار و دولتمداران ما از نظر تبلیغاتی ی ضد تبلیغ تمام عیار و به قول خودم "بلاهت در نهایت" هستند

همین الان فهمیدم سایت لغتنامه ی دهخدا را فیلتر کردند

خوب اگر اینها مامور نیستند پس چه هستند؟

انسان سکولار گفت...

در مورد آقای کلهر به صورت خصوصی و اینک مجددا از شما تقاضا دارم بگوئید:

معنای این حرف آقای مهدی کلهر که:

"ترجمه ی انگلیسی " ندا آقا سلطان" می شود فریاد آقای شاه"

چیست؟

لطفا بگوئید و جمعی را از نگرانی بدر آورید!!!

انسان سکولار گفت...

در مورد وقت اضافه بله مدیون آقای احمدی نژاد هستم رکود کاری خودم را که محدود شده به خدمات بعد از فروش محدود به دستگاه هایی که ساخته ام

و مدیون رسانه های غربی هستم که مرا از احمدی نژاد چنان دلچرکین کرده بودند که به دنبال حمایت دولتی نرفتم و اکنون روحیه تلاش هم از وجود رخت بربسته چرا که یک بخران کاری را پشت سر نهادم و بسیار درب و داغان شده ام

انسان سکولار گفت...

در پائین این وبلاگ دو ستون را مشاهده می کنید که سمت راست مربوط به راهنمای مطالعه ی وبلاگ در اینجاست و سمت چپ مربوط به توصیه ی من است برای مطالعه ی سایر سایتها است در بخش "جهت مطالعه در اینجا" در بخش "حتما بخوانید" مواردی هست که خوشحال می شوم حتما بخوانید و نظر دهید "آخرین شانس" را هم حتما آنجا پیدا می کنید

borzu گفت...

دوست عزیز،
به شما اطمینان میدهم که یک روز سبب دلخوری شما هم خواهم شد، چرا که فکر میکنم تایید گفتن ندارد! بر عکس مخالفت. هر چند باید اقرار کنم که عمدتن با نظرات شما موافقم و ارادت ماندگار خدمتتان دارم.
از شما چه پنهان میشینم پای لپ تاپ به قصد جستجوی آنچه در ذهن دارم ، اما یکدفه مسل آدمهای هیپنوتیزم شده کلیک میکنم روی" در چهار چوب جمجمه " و بعد هم میل به واکنش. البته بی کسی (از نظر هم عقیده گی) هم بی تاسر نیست چرا که از مصیبت مشکل اختلافات سیاسی با اطرافیان گفتید، بغضم ترکید. شانس آوردید که ساکن وطن هستید. من که این یکسالی با نیمی از اندک دوستان سابق شاخ تو شاخ شده ام، و نیمی دیگر هم گویا دارند فقط بنده را تحمل میکنند. متلک هایی از جمله حزب الهی، اینجا چکار میکنی و ... هم زیاد شنیدم. اما مرغ یکپا دارد، و من با کوتاه اومدن - بدون اینکه قانع شده باشم- مشگل دارم.

اما در مورد آقای کلهر، این حقیر قبلن هم خدمتتان نوشتم که قصدم تایید نظریه ی فریاد آقای شاه ایشان نیست، اما حاضر به رد این نظر هم نیستم. این سناریو مستلزم تحقیقات و حقیقت یابی است. بنده کی باشم !
اما ارادت من به کلهر نه به خاطر این نظریه ایشان ، و بلکه به خاطر چهار دهه خدمات سازندگی و نگاه فرا حزبی و گروهی ایشان به مسائل است.
ارادت