در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۸۹/۰۴/۲۸

لذت گرائی یا دگر باشی؟


# کامنتهایم
# دگر باشان
# همجنسگرایان
# بقاء نسل

#  کسب لذت از روابط (نا) متعارف جنسی


مربوط به پست  همجنس گرائی در وبلاگ نوشگاه




از آنجا که از تعقیب کنندگانت هستم از زمان انتشار این پست توی این فکر بودم که نظرم را بگویم ولی سختم بود!

تا اینکه بر اثر لطف واژه جستجوی “حوزه” به سایت


http://irqopglo.wordpress.com/
رسیدم و دیدم چه اساسنامه ای و حوزه بندی و دفتر و دستکی …..

“دگر باشان ” قطعن محترم و عزیز و نازنین بهم زدند .


پس عرض کردم :

——————–

آقا جان کسی به شما کاری ندارد ولی انتظار نداشته باشید که دائمن مشغول تبلیغ این عادت باشید!

من معتقدم که با توجه به نظر متخصصان مبنی بر نبودن هیچ گونه مشکل از نظر فیزیولوژیک و سایکولوژیک در همجنس گرایان میتوان نتیجه گرفت که  >>>>>>>


 مسئله در کشف لذتی ویژه در این عمل است و مشکل،لذت جوئی بی اندازه (یا به اندازه من نمیدانم) است .

نوش جان !

اما اگر قرار باشد که با توجه به
 لطمه ای که این عادت و یا روش و یا سلیقه به روند عادی تولید مثل بشر وارد خواهدشد
 در برابر ترویج این روش کسب لذت جنسی حساس نباشیم. معقول نخواهد بود!
 بقاء نسل با نیروی لذت در نزدیکی دو جنس مخالف و فقط از طریق این نوع سکس میسر گشته و بنظر نمیرسد که این تغییر ذائقه نتیجه ای مفید برای بشریت داشته باشد!
پس لطفن شما رعایت حال ما را بکنید ما کاری به شما نداریم.
یعنی نوجوانان ما را با ایجاد الگو ترغیب به این کار نکنید!
 و بعد به یاد وظیفه ام نسبت به شما افتادم و گفتم حداقل با یک مقدمه و موخره نظرخودم را اعلام نمایم.
************************************
نوش‌گاهنوشته‌ی در جولای 18, 2010 در 10:14 ب.ظ.
سلام.
اولا از اين‌كه قدم رنجه كردي ازت ممنونم دوست عزيز!
 الف) ديگر اين‌كه چرا فكر مي‌كني: “با توجه به نظر متخصصان مبنی بر نبودن هیچ گونه مشکل از نظر فیزیولوژیک و سایکولوژیک در همجنس گرایان میتوان نتیجه گرفت که…”.

هم‌جنس‌گرايي چند نوع است. يكي از اين انواع (و فقط يكي از اين‌ها) دو جنسه‌ها هستند.
يعني كساني كه از لحاظ بدني به جنسي تعلق دارند كه از لحاظ روحي و احساسي به آن تعلق ندارند.

اين افراد (كه دست برقضا حقوق آن‌ها در جمهوري اسلامي ايران هم به رسميت شناخته شده و اجازه‌ي تغيير جنسيت (فيزيكي) به‌شان داده مي‌شود،) به جنسيتي علاقمند مي‌شوند كه از نظر فيزيكي به آن شبيه هستند و بنابراين هم‌جنس‌گرا هستند؛

 اما آيا واقعا مشكل اين‌ها “کشف لذتی ویژه در این عمل و مشکل لذت جوئی بی اندازه” هست؟

ب ) اگر بحث بر سر “حساسيتِ ناشي از صدمه‌ي اين روش به توليد مثل بشر” هست، 


پس انواع روش‌هاي كنترل بارداري ناخواسته، كه هم‌آغوشي را صرفا به كيفيتي از سر لذت‌جويي (و نه توليد مثل) تقليل مي‌دهد هم به همين سياق مورد ترديد و نفي قرار مي‌گيرد (و تازه در همين راستا، هر نوع هم‌آغوشي‌اي كه به هدف توليد مثل نباشد هم مردود هست). 

مخلص محبت شما :دی.
------------------------------------------------------
پاسخ
 انسان سکولارنوشته‌ی در جولای 19, 2010 در 2:30 ق.ظ.
بحث بغایت و نهایت پیچیده ای است.
اما لذت جوئی یکی از محرکهای بشر برای رفتن به سوی لوازم بقاء و پرهیز از رنج و طعب یکی از محرکهای بشر در حفظ خود از صدمات و کاستی ها بوده است.
اما قطعن منظور این نیست که ما بیائیم تعریف کنیم که حق بشر در کسب لذت محدود به لذائذی است که منفعتی در آن برای بقاء نسل است و لاغیر
چرا که اساسن صلاحیت آنرا نداریم که چنین تشخیصی دهیم .
همانطور که به طمع کسب لذت مکیدن سینه ی مادر با لبهای حساس به تماسمان آنرا مکیدیم و کلافه از مایع مزاحمی که دهانمان را پر میکرد چون راهی نبود قورتش دادیم
و لعنت فرستادیم به کسی که پستانک را از دهانمان در آورد و سینه ی مایع دهنده خود را بدهانمان داد و حال میفهمیم قضیه نه آن بود که خود می اندیشیدیم!
من میگویم حالا ما که غلط بکنیم بگوئیم غلط است اصلن!!!
اما اگر میشود ....
اما........
خوب اگر خوب است خوب است لابد.........
دی . !!!
ارادتمند.

-----------------------------------------------------------------
نکته : مدیر نوشگاه حق دارد و درست میگوید.




====================================
ذکر دو نکته:


الف): شاید گرایشات احساسی دگرباشان ناشی از شکل گیری شخصیتی در آنها باشد که نتوان آنرا در محدوده ی شخصیت ناسالم طبقه بندی کرد اما بنظر من روحیات زنانه برای مرد و مردانه برای زن به هر حال نا بهنجار است و نمی توانم هم بپذیرم که هم امکان کسب لذت جنسی از طریق متعارف را در ایشان ممکن ندانیم و هم ایشان را کاملن سالم بدانیم!

ب): گهگاه از مطالعه ی مطالب دوستان میتوان چنین برداشت کرد که این گرایشات هر چه بیشتر دامن زده شود بیشتر به وجود می آید و چه بسا در اولین تظاهرات این چنینی شخص بتواند با جهت دهی احساسات و کسب لذت های متعارف در این مقوله از بسط تمایلات نا متعارف خویش خودداری کند.
=====================================
حال این موضوع اولویت بالائی در مسائل کشور و دنیا ندارد و از دست ما هم در این موارد کاری بر نمی آید اما قطعن آزار و مجازات ایشان هم کار نابخردانه و متحجرانه ای است

۱ نظر:

انسان سکولار گفت...

با دیدن فیلم Prayers.For.Bobby متوجه شدم متهم کردن دگرباشان عزیز به شهوت‌رانی و لذت‌جوئی کاری است سطحی‌گرایانه و علارغم اینکه کماکان درک این دوستان برایم مشکل است ولی از خود رد صلاحیت می‌کنم که بتوانم اظهار نظر کنم

اگر مسائل بزرگ‌تر اجازه دهند دوباره در این بابا تقدیق می‌کنم

اما قطعا اگر برادر یا در آینده پسرم همجنس‌گرا باشد برای من چون فاجعه‌ئی خواهد بود