در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۹۱/۰۳/۱۱

یک ازمایش انفجار اتمی




فقط یک امید می توانیم داشته باشیم

آنهم یک ازمایش انفجار اتمی غافلگیر کننده است

که آنوقت من برای استعفای رهبر جناب خامنه ای قیام می کنم

هیچ موضوعی مهمتر از آن نبود که یک رهبر صادق و راستگو باشد

اگر بمب اتمی حرام است فاتحه خوندم به اون ملتی که فعل حرام انجام می دهد زیر نظر مرجع تقلیدش

دیگر چه می شود که ما از یک طرف بگوئیم فلانی چنان ادم درستی است که ما شستشوی مقعد خود را هم بر اساس نظر او انجام می دهیم اما معلوم نیست هر چه او بگوید راست باشد شاید دروغ مصلحتی بوده و ببخشید بدلایلی مصلحت ایجاب می کرد فتوی دهیم طهارت با اسید مستحب است

البته خیلی بعید است این دهاتی ها که اساسا نگاه شان به سید الشهدا و دنبال رسیدن به خوشبحتی در آن دنیا ست جرات بمب اتم درست کردن داشته باشند.

پس ماجرا معلوم است

مذاکرات که به نتیجه نخواهد رسید چرا که اصلا طرف غربی چنان هدفی ندارد.
آنها این کسخلها را همونطور که صدام و قذافی را بازی دادند دارند بازی می دهند تا تحریمها حسابی ما را ضعیف کند.

اینها که جز اینکه سرشان را شمر ببرد و زنشان را یزید عقد کند آرزوئی ندارند؟

دارند؟

فرمانده ی کل نیروهای مسلح ما حتی برای فرار از جاوی دشمن هم نکرده وزنش را کم کند.

او اتفاقا ترجیح می دهد با افزایش سطح موثر بدنش گلوله خور خود را بالا برده تا شانس رسیدن به توفیق شهادت برایش به بالاترین سطح ممکن رسیده و به همین هم اکتفا نکرده و روز شب گریه کنان ار رهبر می خواهد که از خدا برای او توفیق شهادت طلب کند (رهبر برای آنها فقط کارکرد زمینی ندارد).

یکی نیست بگه مردک پس لاقل جای خود را به کسی بده که بخاطر جون خودش هم شده از ما بتونه دفاع کنه.

بنابراین وقتی خوب ضعیف شدیم امریکائیان اعلام میکنند "بهشتی هاش بیان جلو" و یک عده از جا مانده های دفاع مقدس و امثالهم گریه کنند و گلاب زده از زیر قران رد می شوند می روند در صحنه تا امریکائیها که انگار دارند بازی کامپیوتری انجام می دهند از اتاقهای کنترل خود با موشکهای پیشرفته و هواپیماهای بدون سرنشین خود بدرک واصلشان کند ببخشید منظور شربت شهادت به ایشان بنوشاند.

اما اگر بدبختی به اینجا تمام میشد مشکلی نبود.

مناطق نفت خیز هم می رود اصلا مهم نیست.

ای کاش از اول یک قطره نفت نداشتیم.

با یک جامعه ی فروپاشیده و اینهمه نوجوان و جوانی که به هیچکس هیچ چیز نه اعتماد دارند و نه اعتقاد دارند چه کنیم؟

این جامعه را نمی توان از بحران در آرود.

هیچ نظری موجود نیست: