در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۹۰/۰۸/۱۹

نظام مطلوب سیاسی برای ایران چیست؟


نظام لیبرال دمکراسی امروزه ناکارامدی خود را بشدت نشان داده
با وجود نهادهای مدنی و دموکراتیک قدرتمندی که در کشورهای غربی وجود دارد اما بخوبی شاهدیم که چگونه نبودن یک رهبر مادام العمر و مسئول در این کشورها موجب شده هر رئیس جمهوری به جز مصالح کوتاه مدت مردم و بدست آوردن محبوبیت در بین مردم و گذراندن دوره ی خود بدون دردسر به چیز دیگری اهمیت نمی دهد


سرمایه دارن براحتی از طریق رسانه های قدرتمند خود نبض افکار عمومی را در دست گرفته و رئیس جمهورها را وادار می کنند که بر اساس منافع آنها حرکت کنند


سالهاست که غرب می داند اقتصادش ورشکسته است و دولتها مدام از سرمایه داران قرض گرفته و سپس این پولها را دوباره به جیب سرمایه داران که صاحب کارخانه های اسلحه سازی و تشکیلاتی که هیچ بازده ی اقتصادی و بهره وری مفید اجتماعی مطلوبی ندارد می ریزند


سرمایه دارها تمام صنایع و تجارتهای سود آور را از چنگ دولتها خارج می کنند و هر زمان که دچار مشکل اقتصادی می شوند دولتها را وادار می کنند که به آنها کمک کند و خود در تجارت سهام و دلالی و قرض دادن به دولتها میلیاردها پول به جیب زده و با حمایت از سیاستمدارانی که قول کاهش مالیاتها را داده اند از پرداخت مالیات فرار کرده و روزبروز حکومتها را مقروضتر و گرفتارتر می کنند

پس این نظام نمی تواند نظام مطلوبی برای ایران باشد


این عوارض در حالی است که به طور کلی فرهنگ کار گروهی و انجمنی در غرب وجود دارد اما توجه داشته باشید که در ایران که مردم هیچ وحدتی با هم ندارند چگونه در صورت نبودن یک مرجع قدرتمند می توان فضای سیاسی کشور را کنترل شده و جهتمند داشت

در ایران خیلی زود سودجویان با حمایت از رهبران مذهبی برنامه های سیاستمداران دلسوز را خنثی کرده و رهبران سیاسی را تحت فشار می گذارند تا منافع آنها را تامین کنند چرا که میدانیم تا چه حد مردم ایران مردمی مذهبی و معتقدی هستند و تحت نفوذ رهبران مذهبی خود می باشند


اگر ما رهبری سیاسی و مذهبی کشور را از هم جدا کنیم بزودی این دو رهبری مقابل هم قرار خواهند گرفت


از طرفی جدائی دین از سیاست در اسلام امکان پذیر نیست




اسلام دینی است اجتماعی و به مسائلی مانند ارث و دیات و حجاب نیز داخل شده و این چالش بزرگی برای سیاستمداران کشورهای اسلامی خواهد بود


بخصوص وقتی که یک کشور مانند ایران مورد طمع زیاده خواهان باشد و از دین و علمای دینی برای عقب ماندگی آن استفاده شود


اما خوشبختانه تشیع یک روش پیشرفته ی سکولاریستی دارد به نام اجتهاد


با کمک اجتهاد می توان گره های کور این مملکت را با اجماع و تدبیر حل نمود و این در زمانی مقدور است که رهبری سیاسی و مذهبی درگیر رقابت و جدال نباشند و یکی باشند


باید نخبگان و روشنفکران ایران این ضرورتها را درک کرده و با پذیرش حاکمیت فقیه عادل دست در دست وی کشور را از گردنه های دشوار پیش رو عبور دهند


ما اکنون در مقطع حساسی قرار داریم و جز اتحاد راهی برای رسیدن به سعادت و پیشرفتی که مستحق آن هستیم نداریم

هیچ نظری موجود نیست: