در چهارچوب جمجمه

حقیقت نیازمند انتقاد است ، نه ستایش - نیچه

۱۳۹۰/۰۲/۲۶

گل سر مامان حامد!!!



فرهنگ حجاب برای ما جز نفرت بین زن و مرد چیزی نداشته

در رابطه با موضوع قصاص مجید


قرار بود روز شنبه‌ای که گذشت  مجید که با پاشیدن اسید روی دختر دلخواهش آمنه بهرامی نو، وی را کور کرده و چهره اش را سوزانده، از ناحیه هر دو چشم با ریختن قطرات اسید مجازات بشود
قرار بود  این حکم در وهله اول به دست خود آمنه و در صورت امتناع، توسط متخصصان اجرا شود. مجید، دو سال پیش، به خاطر رد تقاضای ازدواجش از سوی آمنه، به جهره اش اسید پاشیده بود
آمنه برای مداوا به اسپانیا فرستاده شد، اما درمان وی موثر واقع نشد و در نتیجه وی و خانواده اش مجددا ً خواستار قصاص مجید شدند
آمنه حدود یک سال پیش به کسانی که از وی خواستار گذشتن از قصاص شده بودند، گفته بود زیاد ناراحت وی نباشید، او بر خلاف من بی حس خواهد شد و زیاد درد نخواهد کشید.



در فضاهای مجازی بحث بر سر درستی و غلطی عمل قصاص فراوان می‌شود و من متاسفم که میبینم این موضوع بدیهی چقدر مورد عفلت واقع شده که عمل جنون آمیز مجید در مقابل قصاص کردن وی از طرف دستگاه قضائی به نیابت آمنه و یا بدست خود آمنه که خوب می‌داند معنای آن چیست چقدر کوچک می‌نماید


و متاسفم برای مردمی و حکومتی که نمی‌دانند ترویج فرهنگ انتقام و خشونت نه تنها کمکی به رفع خشونت نخواهد کرد بلکه به آن دامن نیز خواهد زد

در آخرین ساعات شب قبل از اجرای حکم دستور توقف آن داده شد و فعلا حکم معلق است

واقعا اسباب حیرت است صدور چنین حکمی

و این عکس مربوط به اجرای حکم است
که با گذشت امنه منتفی گردید


*****************************

طنز


گل سر مامانٍ حامد


•بابا

• جان بابا دختر قشنگم

• حکم مجید اجرا نشد ها

• میدونستم دخترم اجرا نخواهد شد

• چرا بابا باید اجرا بشه که حساب کار دستش بیاد

•ولی دخترم کسی نمی‌تونه اینچنین بی رحمی داشته باشه

• چرا بابا چرا! باید با اسید چشماشو کور کنن تا حامد دیگه جرات نکنه بگه اسید میریزم رو صورتت مثل امنه بشی

• حامد همچین حرفی زد؟

• اره منم بهش گفتم  بچه ی طلاق اونم گفت صورتت رو مثل آمنه میکنم ها منم گفتم بکنی تو چشم خودت اسید میریزن

• شاید بد نباشه با مامان حامد یک صحبتی داشته باشم

• اه بابای ناقلا دنبال بهانه میگشتی با مامان حامد صحبت کنی ؟ می‌خوای باز مامان غوغا کنه قهر کنه بره دوباره؟ نخیرم نمی‌خواد عمرا !

• عمرا یعنی چی دخترم؟



• حامد میگفت عمرا اگه قصاص بشه بابا قصاص یعنی اسید ریختن تو چشمش دیگه اره؟

• دخترم کسی اسید تو چشم کسی نمیریزه

• چرا میریزن سوسن میگفت دادگاه حکم داده و تصمیم با آمنه است امنه هم گفته حتما حتما این کار را میکنه

• سوسن هم یک فمنیستیه عین مامانت دختر گلم امنه عصبانیه حق هم داره ولی مطمئن باش هیچ موقع حکومت و یا  دکترها  یک همچین کار زشتی نمی کنن

• چرا نکنن؟ حقشه باید تلافی کارش سرش در بیاد

• دختر گلم اون یک کار خیلی خیلی بد کرده ولی با تلافی که چیزی عوض نمیشه؟

• اه یعنی یک پسری بیاد اسید بریزه تو صورت ادم و بعد همینطوری ول بگرده؟

• دخترم مطمئن باش الان اون و خانوادش به اندازه‌ی امنه و خانوادش دارن رنج میکشن

• نخیرم نخیرم سوسن میگی توی دادگاه همش میگفته خوب کردم خوب کردم

• به هر حال کسی توی چشم کسی اسید نمی ریزه حتی اگر دادگاه حکم داده باشه

• یعنی چی مگه دادگاه الکیه؟

• نه شاید برای این حکم دادن که امنه ببخشه و همه ببینن که چقدر این کار زشته که حتی تلافیش هم برای انسان عاقل غیر ممکنه

• نمی خوام نمی خوام اگر امنه نکنه خودم میرم ادرس خونه مجید رو پیدا میکنم و اسید میپاشم تو صورتش

• دخترم؟ این چه حرفیه تو میزنی؟

• راست میگم بابا بخدا میکنم این حامد رو هم کور میکنم تا دیگه از این حرفها نزنه؟

• حامد رو چیکار میکنی؟

• کورش میکنم؟

• کورش میکنی؟

• اره با مداد میزنم تو چشمش

• تو چی گفتی؟

• هیچی

• تو الان چه غلطی کردی؟

• شوخی کردم بابا

• دیگه از این شوخی ها نکنی ها

• خوب اگه اون اسید تو صورت من بریزه عیب نداره بعد شما میگین چرا من شوخی میکنم؟ مثل مقنعه هست دیگه اره ؟ که حامد نباید سرش کنه ولی من باید بپوشم ؟

• کی گفته کسی میخواد اسید تو صورت تو بریزه؟

• خودش میگه معلومه دیگه خوب اگه مجید تلافی نشه همه‌ی پسرها پررو میشن

• من با مامان حامد صحبت میکنم نبینم دیگه تو از این حرفهای زشت بزنی

• نمی خوام با مامان حامد صحبت کنی باز بیام ببینم تو تخت خواب مامان اومده

• چی؟ کی تو تخت خواب مامان اومده؟

• برو برو من خر نیستم گل سر مامانش رو میشناسم خودم دیدم افتاده تو تخت

• چی ؟ گل سر؟ گل سر چی؟!!!! کوش کجاست؟؟!!!

هیچ نظری موجود نیست: